 
        
            مظلوم
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        MẒLWM
    
							
    
								
         همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ستمدیده، ستم کشیده (دری) پتوال patvāl (خراسانی: patavāl) (فرهنگ گویشی خراسان بزرگ، امیر شالچی) ***فانکو آدینات 09163657861
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        مظلوم . [ م َ ] (ع  ص ) ستم کرده . (دهار). ستم رسیده . (مهذب  الاسماء) (آنندراج ). ستم رسیده . جفاشده . تعدی  شده . (ناظم  الاطباء). ستم کش . ستم رسید...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظلوم . [ م َ ] (ع  اِ) ماست  که  پیش  از جغرات  شدن  خورده شود. (آنندراج ) (ناظم  الاطباء). ماست  نارسیده . (بحرالجواهر) (مهذب  الاسماء). شیری  که  پ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظلوم کش . [ م َ ک ُ ] (نف  مرکب ) ستمگر غداری  که  بر ضعیف  و ستم رسیده  و ناتوان  تعدی  کند واو را کشد. که  ستم دیده  و مظلوم  را کشد : از کمین  سگش...