غمان
نویسه گردانی:
ḠMAN
(غم + جان) یعنی فشار غمی که جان و سر را می فشارد.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
غمان . [ غ َ ] (ص ) غمناک . (لطائف اللغات از غیاث اللغات و آنندراج ). مغموم و اندوهگین . (ناظم الاطباء). || (اِ) ج ِغم ، برخلاف قیاس ، نظیر: ...
غمان آمیغ. [ غ َ ] (ن مف مرکب ) آمیخته به غم یا آمیخته به غمها : آه ازین جور بد زمانه ٔ شوم همه شادی او غمان آمیغ.رودکی .