از سر
نویسه گردانی:
ʼZ SR
از سر. به خاطر، به دلیل، برایِ، از روی، سر، بابت، از جهت حرف اضافهی مرکب. به متنهای زیر توجه کنید: ۱) طی یک روز و ظرف یک ساعت / نامهای مختصر گذاشت و رفت/ از سرِ عشق با تنی پاره. ۲) دو برادر، از سر (از روی) حسادت، با یکدیگر قطع رابطه کردند. سر هیچی دعوا شد! واژهنامه آزاد.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
از سر. [ اَ س َ ] (حرف اضافه + اسم ، ق مرکب ) از آغاز. از ابتدا. || از نو. مجدداً. باز هم . دوباره : مأمون ... فرموده است تا اندازه ٔ زمین ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
لگام از سر گرفته . [ ل ُ / ل ِ اَ س َ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) کنایه از توسن خودسر و بی لگام است : مرا در خانه ای خیش سواری لگام از سر...