اجازه ویرایش برای همه اعضا

قصر

نویسه گردانی: QṢR
1 -قصر: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: کاخ، کوشک (دری) آیون āyvan، شاهیگان ŝāhigān (پارتی، مانوی و پهلوی) درباس darbās (پهلوی) تچر tacar (پارتی) 2 - قصر (کوتاهی) این واژه در پارسی کاربرد ندارد؛ ولی جمع آن (قصور) به کار می رود و همتای پارسی آن اینهاست: کوتاهی، کم کاری، فروگذاری (دری) فرغش farqoŝ (پارتی: fraqoŝ) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قصر دول . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاگریوه ٔ بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع در 20 هزارگزی جنوب خاوری ملاوی و 18 هزارگزی خاور شوس...
قصر انس . [ ق َ رِ اَ ن َ ] (اِخ ) در بصره است . این قصر به انس بن مالک خادم رسول خدا (ص ) منسوب است . (معجم البلدان ).
قصر اوس . [ ق َ رِ اَ ] (اِخ ) در بصره است ، و به اوس بن ثعلبةبن زفر که در زمان امویان حاکم خراسان بود منسوب است . (معجم البلدان ).
قصر زرد. [ ق َرِ زَ ] (اِخ ) کوشک زرد. نام قریه ای از بلوک سرحد چهاردانگه از بلوکات سردسیر فارس . (یادداشت مؤلف ).
قصر عسل . [ ق َ رِ ع ِ ] (اِخ ) قصری است به بصره . (معجم البلدان ).
قصر علی . [ ق َ رِ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جره ٔ بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 62 هزارگزی جنوب خاور کازرون و شمال رودخانه ٔ جره . موقع...
قصر قجر. [ ق َ رِ ق َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد در 24 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 10 هزارگزی شمال شوس...
قصر نور. [ ق َ رِ ] (اِخ ) نام قصری است در ساری که رستم فرزندخود را در آن به خاک سپرده است . رابینو آرد: رستم بعد از نبرد شومی که با پسر ...
نهر قصر. [ ن َ رِ ق َ ] (اِخ ) قصبه ٔمرکزی دهستان و بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان است . در طول جغرافیایی 48 درجه و 31 دقیقه و 30 ثانیه و...
قصر هلال . [ ق َ رِ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد در 40 هزارگزی شمال باختری طرقبه . جلگه و معتدل است . سکنه 22 ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.