اجازه ویرایش برای همه اعضا

اقبال خاندان

نویسه گردانی: ʼQBAL ḴANDʼN
اقبال، خاندان \xāndān-e eqbāl\، از خاندانهای ناشر، چاپگر و کتاب‌فروش. حاج محمدرحیم خوانساری (د ۱۳۱۵ ش)، نیای این خاندان، فرزند حاج محمدباقر خوانساری کتاب‌فروش، در خوانسار و سپس در اصفهان (از ۱۲۷۰ ش) معلم بود. پس از نقل مکان به تهران، به‌دلیل علاقه‌اش به کتاب، مدتی در کتاب‌فروشی حاج ‌میرزا محمد خوانساری، عمویش، مشغول به ‌کار شد. پس از چندی، کتابخانه‌ای (= کتاب‌فروشی‌ای) در تیمچۀ حاجب‌الدوله در بازار تهران برپا کرد (۱۲۷۲ ش) و در ۱۲۸۰ ش، چاپخانه‌ای هم به آن افزود («آشنایی ... »، ۳۶؛ اقبال، جواد، ۱۰۰). او در ۱۲۸۲ ش، مغازه‌ای در جلوخان شمس‌العماره، در خیابان ناصریه (ناصر خسرو کنونی) اجاره، و کتاب‌فروشی را به آنجا منتقل کرد. با رونق‌گرفتن کار کتاب‌فروشی و چاپخانه، ادارۀ آنها را به پسرانش واگذار کرد و همراه با برادرش و حاج محمدحسین مروج، داماد خانواده، نظارت آن مجموعه را برعهده گرفت. شماری کتاب مذهبی و حوزوی از مهم‌ترین کتابهایی بود که حاج محمدرحیم و پسرانش در این دوره منتشر کردند (همو، ۱۰۳). محمدباقر نهضت، پسر بزرگ حاج محمدرحیم، مدیریت و ادارۀ چاپخانه را بر عهده داشت. او در پی اختلاف با محمدحسین اقبال، برادرش، و تقسیم اموال پدر، صاحب چاپخانه شد و نام آن را به چاپخانۀ نهضت تغییر داد (همو، ۱۶، ۱۰۳، ۱۰۵). دربارۀ تحولات و سرنوشت چاپخانۀ نهضت و شخص محمدباقر نهضت، تاکنون اطلاعی به‌ دست نیامده است. حاج محمدحسین مروج بعد از تقسیم اموال، کتاب‌فروشی مروج را تأسیس کرد (همو، ۱۰۵) که در زمان خود از کتاب‌فروشیهای معروف تهران به‌ شمار می‌رفت. پس از مرگ او، پسرانش، غلامرضا و حسن، ادارۀ آنجا را بر عهده گرفتند. کتاب‌فروشی مروج بعد از مرگ آن دو برای همیشه تعطیل شد (جعفری، ۱ / ۲۲۱). حاج محمدحسین اقبال (د ۱۳۴۴ ش)، پسر کوچک‌تر حاج محمدرحیم، از ۱۵سالگی وارد حرفۀ کتاب‌فروشی، و همکار پدر و در ۱۲۸۲ ش، صاحب کتابخانۀ اقبال شد («آشنایی»، همانجا). او در ۱۳۰۷ ش کتاب‌فروشی را به خیابان ناصر خسرو، که آن زمان مرکز اصلی نشر و کتاب‌فروشیهای تهران بود، انتقال داد. در ۱۳۱۶ ش چاپخانۀ اقبال را تأسیس کرد که از ۱۳۱۷ ش، بیش از کتاب، تقویم چاپ می‌کرد. انتشارات اقبال از ۱۳۲۹ ش، و پس از رواج دستگاههای جدید چاپ افست، از این نوع چاپ استفاده کرد (اقبال، جواد، ۱۰۹، ۱۱۱، ۲۹۸). به‌منظور توسعۀ بنای کاخ وزارت دارایی در خیابان ناصر خسرو، شماری از کتاب‌فروشها و ناشران از ۱۳۱۸ ش، به‌دستور دولت، مجبور شدند محل کار خود را تغییر دهند؛ از آن جمله، کتابخانۀ اقبال بود که به خیابان شاه‌آباد (جمهوری اسلامی کنونی)، و به فضای کوچک‌تری انتقال یافت (همو، ۱۲۲-۱۲۳). محمدحسین اقبال در ۱۳۲۸ ش شرکت نسبی حاج محمدحسین اقبال و شرکا را ثبت، و همۀ فرزندانش را در آن سهیم کرد (همو، ۱۳۲؛ «آشنایی»، ۳۸). این شرکت تا آذر ۱۳۵۶، که به‌سبب برخی مشکلات منحل شد، در زمینۀ چاپ، نشر و فروش کتاب فعال بود. بعدها جواد اقبال سازمان چاپ و انتشارات اقبال را در ادامۀ فعالیتهای پدر، تأسیس کرد (اقبال، جواد، ۱۴۱). قرآن با ترجمۀ فارسی (۱۳۱۵ ش)، و تقویم (۱۲۹۶ ش) از نخستین آثاری بود که حاج محمدحسین اقبال به کمک حاج شیخ اسماعیل مصباح (نجم‌‌الممالک) منتشر کرد (همو، ۱۱۶، ۱۱۹، ۲۹۸). تقویم اقبال تا ۱۳۴۵ ش رواج گسترده‌ای داشت و الگوی چاپ تقویمها و سررسیدها در مؤسسه‌های دیگر بود (همو، ۲۹۰). حاج محمدحسین اقبال همچنین با همکاری محمدباقر نهضت و سیدحسین رمزی، در ۱۲۸۲ ش، نخستین شمارۀ مجلۀ اجتماعی ـ انتقادی اقبال را منتشر کرد. از این مجله در مجموع ۹ شماره منتشر شده که شماره‌هایی از آن در کتابخانۀ ملی ایران موجود است (همو، ۱۰۳؛ نیز نک‍ : اقبال، فرشید، بش‍ ‌). کتاب‌فروشی اقبال از ۱۲۹۹ ش، برای مدتی، محل فروش نخستین شماره‌های مجلۀ عالم نسوان هم بود (پروین، ۱ / ۱۸۷). در دهۀ ۱۳۱۰ ش، شماری از افراد سرشناس و بنام علم و ادب ایران در محل کتاب‌فروشی دور هم جمع می‌شدند و گفت‌وگو می‌کردند. در دو طرف ورودی این کتاب‌فروشی در خیابان ناصر خسرو، در فضایی نسبتاً وسیع، نیمکتهایی چوبی گذاشته بودند که محل پذیرایی از بزرگان علم و ادب، نظیر علی‌اصغر حکمت، جعفر شهیدی، بدیع‌الزمان فروزانفر، سعید نفیسی، جلال همایی و همگنان آنان بود (اقبال، جواد، ۱۱۲). افزون بر آن، انتشارات اقبال از ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۹ ش کتاب هم کرایه می‌داد (اصیلی، ۲ / ۱۳۱). حاج محمدحسین اقبال در ۱۳۲۰ ش، به‌سبب بیماری و کهولت، همۀ امور کتاب‌فروشی و چاپخانۀ اقبال را به جواد اقبال، پسر ارشدش، سپرد (اقبال، جواد، ۱۲۵-۱۲۶). پس از درگذشتش، از وی ۴ پسر و ۳ دختر باقی ماند (همو، ۱۳۷؛ «آشنایی»، ۳۷). جواد اقبال (۱۳۰۱-۱۳۹۰ ش) ادارۀ انتشارات اقبال را از همان سال بر عهده داشت. او از ۱۳۲۸ ش نشر شماری کتاب درسی را آغاز، و همکاری عده‌ای از استادان دانشگاه و دبیران دبیرستان را برای تدوین این کتابها جلب کرد، کسانی نظیر منوچهر آدمیت، گلشن ابراهیمی، حسین بحرالعلومی، محسن حداد، عبدالحسین زرین‌کوب، بدیع‌الزمان فروزانفر و شماری دیگر (اقبال، جواد، ۱۳۳). در ۱۳۴۰ ش، پس از تأسیس شرکت کتابهای درسی، با واگذاری تألیف این کتابها به این شرکت، انتشارات اقبال در آن شریک، و انتشار شماری از کتابها به آن سپرده شد. در ۱۳۵۴ ش این شرکت منحل، و شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی زیر نظر اتاق اصناف تأسیس گردید (۱۳۵۶ ش). شرکت چاپ و انتشارات اقبال از سهام‌داران آن شرکت (همو، ۱۳۵)، و خود جواد اقبال مدیرعامل آن شد. او مدتی هم مدیرعامل شرکت سهامی پخش کتاب (۱۳۳۶ ش)، رئیس اتحادیۀ ناشران (۱۳۵۱-۱۳۵۵ ش) و عضو هیئت‌مدیرۀ اتحادیۀ چاپخانه‌داران بود («آشنایی»، ۳۹؛ رضایی، ۱۸۹). اتحادیۀ ناشران در دورۀ ریاست او نشریۀ آشنایی با کتاب را منتشر کرد (رمضان، ۱ / ۲۸۸). از این نشریه، ۶ شماره منتشر شده است. همچنین در این دوره اتحادیۀ ناشران، شرکت تعاونی ناشران و کتاب‌فروشان را تأسیس کرد (همانجا). جواد اقبال از ۱۳۶۴ ش خود را بازنشسته کرد و کارها را به فرزندانش سپرد. از او ۵ فرزند به نامهای عاطفه، مجید، سعید، فرشید و علی باقی مانده است (اقبال، جواد، ۱۹). اکنون مجید اقبال مسئولیت تولید، و سعید اقبال مسئولیت نشر را در انتشارات اقبال بر عهده دارند (اقبال، فرشید، بش‍‌ ). مهم‌ترین دورۀ فعالیت انتشارات اقبال در دهه‌های ۱۳۲۰، ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ش بود که عنوانهای بسیار متنوعی را در حوزه‌های مختلف تاریخ جهان و ایران و مباحث علمی، ادبی و اسلامی منتشر کرد (اقبال، جواد، ۱۴۶- ۱۶۹). از مهم‌ترین آنها مجموعۀ تاریخ تمدن ویل دورانت است که انتشار آن از ۱۳۳۶ ش با همکاری مؤسسۀ انتشارات فرانکلین آغاز شد و در ۱۳۵۹ ش به پایان رسید (همو، ۱۷۰-۱۷۴). انتشارات اقبال بیش از ۱۰ عنوان از آثار فارسی حسین کاظم‌زادۀ ایرانشهر را منتشر کرده است (همو، ۲۷۵، ۲۷۷). از دیگر کتابهای مهم انتشارات اقبال تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ش، تاریخ روابط سیاسی انگلیس و ایران، در ۸ جلد، نوشتۀ محمود محمود است (اقبال، فرشید، بش‍‌ ). این انتشارات پس از انقلاب همان رویۀ پیشین خود را در نشر دنبال کرده، به نشر عمومی پرداخته، و به نشر تخصصی روی نیاورده است (برای اطلاعات بیشتر در این‌باره، نک‍ : «فهرست ... »، بش‍ ؛ برای اطلاع تفصیلی دربارۀ انتشارات اقبال و تاریخچۀ فعالیتهای خاندان اقبال، نک‍ : اقبال، جواد، سراسر اثر). مآخذ «آشنایی با ناشران»، آشنایی با کتاب، تهران، ۱۳۵۲ ش، شم‍‌ ۴؛ اصیلی، سوسن، «کرایه‌دادن کتاب»، کتاب‌فروشی، به ‌کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۸۷ ش؛ اقبال، جواد، یادنامۀ اقبال، تهران، ۱۳۸۱ ش؛ اقبال، فرشید، نامه به مؤلف (۱ / ۸ / ۱۳۹۰ ش)؛ پروین، ناصرالدین، «کتاب‌فروشی، روزنامه‌نگاری، روزنامه‌فروشی»، کتاب‌فروشی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۸۳ ش؛ جعفری، عبدالرحیم، «کتاب‌فروشی»، همان؛ رضایی، عبدالعظیم، فرهنگ سه هزار تن از بزرگان و ناموران ایران، تهران، ۱۳۸۳ ش؛ رمضان شیرازی، داوود، «اتحادیۀ ناشران و کتاب‌فروشان تهران»، کتاب‌فروشی (نک‍ : پروین)؛ «فهرست کتابهای چاپ اول انتشارات اقبال»، خانۀ کتاب (مل‍ ‌)؛ نیز: Ketab, www.ketab.ir (acc. May 10, 2014). نازی پیران
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.