آسیب
نویسه گردانی:
ʼASYB
کیارش ١٩:٣٨ - ١٤٠٣/٠٧/٠٩واژه آسیب از سغدی وام گرفته شده است*ā - *saima - ( *skeh2i - ) ، شا ( sym /sēm/، "گیج، مشکل" ) با denasalization نهایی. رجوع کنید ( sym /sēm/، "گیج، مشکل" ) با denasalization نهایی. رجوع کنید به فارسی آسیمه ( āsēma، �گیج� ) . �چپ دست، دست و پا چلفتی، بدشانس� ) ، لاتین scaevus ( �چپ دست، دست و پا چلفتی، بدشانس� ) ، زبان پیشین آلمانی *skaibaz ( �کج، نه راست� ) ( āseb ) m ( سانسکریت आसेब ) را مقایسه کنید. منابع ها. Herzenberg, L. G. ( 2014 ) “Studies in Persian Etymology II”, in Colloquia Classica et Indogermanica: Studies in Classical Philology and Indo - European Languages, Saint Petersburg: Nauka . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ریخْتَہ لُغَت ( rexta luġat ) - Rekhta Dictionary [Urdu dictionary with meanings in Hindi & English], Noida, India: Rekhta Foundation, 2024. https://rekhtadictionary. com/search?keyword=آسیب دوستانی که فکر می کنند حرف بِ در قدیم در پهلوی یا پارسی میانه نبود می توانید این منبع که می فرستم یعنی کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک می فرستم دوستان ببینید منابع • https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515 کیارش ١٩:٣٨ - ١٤٠٣/٠٧/٠٩
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عسیب . [ ع َ ] (اِخ ) کوهی است در بالای نجد. گویند هذیل را کوهی بنام کبکب و کوهی بنام خنثل و کوهی دیگر بنام عسیب بود. و در مثل گویند «لا...
عصیب . [ ع َ ] (ع ص ) سخت دشوار. (ترجمان القرآن جرجانی ). سخت و دشوار. (دهار): یوم عصیب ؛ روز سخت گرم یا روز سخت . (منتهی الارب ) (اقرب المو...
عصیب . [ ع ُ ص َ ] (اِخ ) جائی است به بلاد مزینه . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
اثیب . [ اَ ] (اِخ ) آبی است خُرد در رمل الضّاحی نزدیک رَمّان در جانب سَلمی (یکی از دو کوه ). (معجم البلدان ) (مراصد).