سمیرم
نویسه گردانی:
SMYRM
این نام در سنسکریت از فعل sameyr (به یکدیگر پیوستن، با هم یکی شدن) و واژه ی اوم um که برای پذیرش چیزی با خرسندی به کار می رود ساخته شده است؛ و روی هم به معنی جایی است که دارای خاک دامنگیر است و انسان با خرسندی در آن زندگی می کند و اگر بیگانه ای به آن جا رود، با آن یکی می شود و آن جا را زادگاه خود می داند. باید دانست که در هیچ کدام از فرهنگ های معتبر مانند لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ بزرگ سخن و نیز فرهنگ واژه های اوستا (احسان بهرامی)، فرهنگ واژه های پهلوی (فره وشی)، فرهنگ واژه های سغدی (بدرالزمان قریب) و فرهنگ واژه های پارتی و مانوی (ماری بویس)، واژه ه ی سمی و شمی دیده نمی شود و روشن نیست احمد کسروی معنی سرما را برای سمی و شمی از کجا آورده است. ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
سمیرم . [ س ِ رُ ] (اِخ ) ناحیتی است مابین عراق و فارس که آب ملخ را از آن ناحیت آورند. گویند: وقتی که این آب را می برند می باید که ظرف ...
سمیرم بالا. [ س ِ رُ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های دوگانه شهرستان شهرضا است و این بخش سابقاً جزء فارس بوده ، ولی فعلاً جزء شهرستان شهرضا منظ...
سمیرم پائین . [س ِ رُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا که در شمال باختری این شهرستان واقعاست . این دهستان دا...