اجازه ویرایش برای همه اعضا

بادار

نویسه گردانی: BADʼR
بادار. دهقان، ارباب، زمین دار رسول امینی٢٣:١٧ - ١٤٠٤/٠٦/٢٥بادار در روستای بیهودِ قائن، مالکِ ملکِ اجاره داده شده است. گزارش0 | 0 Danial١٣:٣١ - ١٤٠٢/٠٨/٢٣"بادار ما استی" ( سالاری ) در کابل بعنوان یک تعارف و ادای احترام عامیانه بکار میرود. گزارش1 | 0 محمود عظیمی١٤:٣٨ - ١٤٠٢/٠٤/٢٤در روستای اِسفاد واقع در خراسان جنوبی "بادار" به معنی "ارباب" می باشد گزارش2 | 0 ارش٢١:٥٦ - ١٤٠٢/٠٣/١٢در سیستان به معنی ، مشرف ، پیشکار ، سرپرست ، نماینده خان و سردار می باشد .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.