اجازه ویرایش برای همه اعضا

صدا

نویسه گردانی: ṢDʼ
این واژه عربی نیست و در سنسکریت صبده śabda بوده است که به عربی راه یافته است. ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
صدا دادن . [ ص َ / ص ِ دَ ] (مص مرکب ) بانگ دادن . آواز دادن : چنان ز حسن تو اجزای بزم رفت ز هوش که گر صراحی می بشکنی صدا ندهد. طالب آملی...
آلتو (انگلیسی: Alto‎) نام گونه‌ای از صدا در موسیقی است. در ایتالیایی به معنای صدای بلند است. اما در موسیقی به معنای صدای آواز یا ساز موسیقی بین تنور و...
صدا و ندا. [ ص ِ / ص َ وُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . بانگ و فریاد. داد و فریاد.
صدا گرفتن . [ ص َ / ص ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) آواز گرفتن . صدا از گلو بیرون نیامدن . بحح . بح . بحوح .
صدا گرفته . [ ص َ / ص ِ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) کسی که آواز او گرفته است . کسی که آواز او بخوبی برنمی آید.
صدا نشستن . [ ص َ / ص ِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) آواز برنیامدن . خاموش شدن . ساکت گشتن : بلبلم را بی وصال گل دماغ نغمه نیست یار تا برخاست از...
از این سه واژه، دو واژه آن (حرف، صدا) عربی است و پارسی جایگزین هر سه این است: موکا (سنسکریت) موکان= حروف بی صدا
معادل MP3 در زبان انگلیسی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
صدا پیچیدن . [ ص َ/ ص ِ دَ ] (مص مرکب ) انعکاس صدا در محوطه ای یا جایگاهی چنانکه بر اثر انعکاس آواز قوی شود : مخور صائب فریب فضل از عمامه ٔ ز...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.