صدادرآوردن . [ ص َ / ص ِ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) بانگ درآوردن . آواز از خود درآوردن . رجوع به صدا شود.
تخته دنگ (دنگ از کردی، صدا) تخته صدا (که گاه تخته صوت نیز گویند) (در انگلیسی:soundboard sounding board) سطحی است در ساز های زهی که معمولاً سیم ها/زه ه...
دکتر معین در پانوشت جلد دوم برهان قاطع در صفحه 1108 نوشته: «سدا با سین مهمله به معنی آواز در هیچ کتابی یافت نشد» ولی این واژه در سنسکریت سبدم sabdam ب...
صدع . [ ص َ ] (ع مص ) شکافتن چیزی را یا دو پاره ساختن چیزی را چنانکه جدا نگردد. (منتهی الارب ). شکافتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مصادر زوزن...
صدع . [ ص َدَ ] (ع اِ) بز کوهی و آهو و گورخر و شتر جوان قوی و توانا. || مرد نازک بدن لطیف اندام . || ریم و چرک آهن . || میانه ٔ میان دوچ...
صدع . [ ص ِ ] (ع اِ) جماعت مردم . || پاره ای از هر چیزی . (منتهی الارب ).
صدع . [ ص ُ دُ ](ع اِ) ج ِ صدیع. (منتهی الارب ). رجوع به صدیع شود.
سدا. [ س َ ] (اِ) آوازی را گویند که در کوه و گنبد و حمام و امثال آن پیچد ومعرب آن صداست . (برهان ). صدا با سین مهمله در هیچیک از کتب موجوده...
سدا. [ س ِدْ دا ] (ع ص ) کلام درست و صحیح . (آنندراج ) (منتهی الارب ).