اطناب
نویسه گردانی:
ʼṬNAB
átnāb همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ژوتن žutan (پهلوی) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اطناب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ طنب . (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ طُنُب ، بمعنی طناب که سراپرده های خیمه بدان بسته ش...
اطناب . [ اِ ] (ع مص ) سخت وزیدن باد در غبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اطناب باد؛ بشدت وزیدن آن در غبار. (از متن اللغة) (از ا...
طولانی و به درازا سخن گفتن، که این مهارت بهجای خود نشانه بلاغت و مهارت سخنوری و نویسندگی است.
ایجاز نقطه ی مقابل اطناب است و به معنی اختصار و کوتاه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.