ربوخه ارگاسم
نویسه گردانی:
RBWḴH ʼRGASM
ربوخه . [رَ خ َ / خ ِ ] (اِ) ۞ [انگلیسی ارگاسم= orgasm]. خوشی و خوش آیندی . (ناظم الاطباء). خوش و خوشی را گویند عموماً. (برهان ). || در فارسی و ظاهراً با شاهد واحد در لغتنامه ها می آورند که ربوخ عربیست و فارسی نیست . (یادداشت مرحوم دهخدا). خوشی و لذتی که در وقت جماع دست دهد. (فرهنگ اوبهی ). انزال . احتلام . (یادداشت مرحوم دهخدا). حالت انزال و لذت فراوانی که از نزدیکی دست دهد. (از شعوری ج 2 ورق 14). خوشی و لذتی که در مباشرت با زن بهم رسد خصوصاً، و به این معنی با زای نقطه دار و جیم هم بنظر آمده است . (از برهان ): چون حیز طیره شد ز میان ربوخه گفت بر ریش خربطان ریم ای خواجه عسجدی . عسجدی . || (ص ) کسی که بغایت لذت آرمیدن برسد. (از آنندراج ) (از انجمن آرا) : گه ربوخه گردد اوبر پشت تو گه شود زیرش ربوخه خواهرت . منجیک ترمذی (از انجمن آرا).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.