تقویح
نویسه گردانی:
TQWYḤ
تقویح . [ ت َ ] (ع مص ) خانه روفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تقویة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) نیرومند کردن . (تاج المصادربیهقی ) (دهار). توانایی دادن و توانا کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیرو دادن و تو...
تقویه . [ ت َ ] (ع مص ) بانگ و فریاد کردن . (منتهی الارب ). || گرداگرد شکار آمدن تا به دامگاه آید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) ...
تغویة. [ ت َغ ْ ی َ ] (ع مص ) گمراه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دفزک و جغرات گردانیدن شیر را. (منت...