تمان
نویسه گردانی:
TMAN
تمان . [ ت ُ] (اِ) تومان . (ناظم الاطباء). رجوع به تومان شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تمعن . [ ت َ م َع ْ ع ُ ] (ع مص ) خویشتن رابه انقیاد خوار و ذلیل نمودن . (از اقرب الموارد).
طمان . [ طُ ] (اِخ ) ابن احمد العاملی ممدوح محقق از شیخ شمس الدین محمدبن صالح و از سید فخازبن معد الموسوی و دیگر مشایخ خویش روایت کردی ، ...