شپش

شِپــِش انگل خارجی، دایمی و اجباری است. اجباری به این معناست که به غیر از بدن پستانداران و پرندگان در جاهای دیگر نمی‌تواند زندگی کند. شپش‌ها در راسته «شپش‌بی‌بالان» (Phthiraptera) قرار دارند. این راسته دارای بیش از ۳۰۰۰ گونه شپش می‌باشد که انگل خارجی پستانداران و پرندگان می‌باشند. البته استثنا نیز وجود دارد. نوک‌اردکی و خفاش به شپش مبتلا نمی‌شوند.



شپش سگ
محتویات [نمایش]
طبقه بندی [ویرایش]

در راسته شپش‌بی‌بالان ۴ زیر زیرراسته وجود دارد:

۱-آنوپلورا (Anoplura)یا شپش‌های گزنده- مکنده که شامل شپش‌های سر و ناحیه شرمگاهی می‌باشند.

۲-رینکوفتیرینا (Rhyncophthirina)که انگل فیل می‌باشد.

۳-ایسکنوسرا (Ischnocera)که شپش پرندگان است.

۴--آمبلی‌سرا (Amblycera)که شپش جونده در این زیر راسته‌است و ضمائم دهانی این شپش برای تغذیه از پوست و پر اختصاصی شده‌است

از لحاظ پزشکی زیر راسته آنوپلورا اهمیت دارد که این زیر راسته به نوبه خود شامل ۲ خانواده می‌شود:

۱-خانواده پدیکولیده (Pediculidae) که دارای ۲ گونه مهم است:

۱-۱پدیکولوس هومانوس هومانوس (Pediculus humanus humanus) که شپش تن و بدن است و به نامهای گوناگونی چون پدیکولوس کورپوریس (Corporis) و پدیکولوس هومانوس کورپوریس نامیده می‌شود.

۱-۲پدیکولوس هومانوس کپیتیس (Capitis) که به نام پدیکولوس کپیتیس نیز نامیده می‌شود و شپش سر می‌باشد.

۲-خانواده فتیریده (Phthiridae) که شامل یک گونه به نام فتیروس پوبیس (Phthirus pubis) است. این گونه شپش ناحیه دستگاه تناسلی و شرمگاهی می‌باشد.

شپش تن و سر اختلافات جزیی دارند و به طور کلی شپش سر از نظر اندازه کوچک‌تر و از نظر رنگ تیره‌تر و از نظر پوشش مقاوم‌تراست و شکاف‌های انتهای بدن آن عمیق‌تر است.

در آلودگیهای شدید شپش سر یرروی بدن دیده می‌شوند ولی هیچگاه شپش تن برروی سر دیده نمی‌شود.
ریخت‌شناسی [ویرایش]

بدن شپش‌ها از ۳ قسمت سر، سینه وشکم تشکیل شده‌است. سر شامل یک جفت چشم ساده تقریباً بیضی شکل، یک زوج آنتن ۵ بندی و ضمائم دهانی از نوع گزنده- مکنده می‌باشد. سینه از ۳ قسمت مفصل یا بند تشکیل شده‌است (پروتوراکس- مزوتوراکس- متاتوراکس)که این ۳ بند در شپش‌ها یکی شده و قطعه واحدی را به وجود آورده‌اند. به هر بند سینه یک جفت پا متصل است که هرکدام دارای ۵ بند است و بالاخره در سینه یک جفت منفذ تنفسی دیده می‌شود. شکم از ۷ بند تشکیل شده که منفذ تنفسی (اسپیراکل) روی بندهای اول تا ششم وجود دارد. برای تشخیص نر و ماده از اختصاصات آخر بدن آنها استفاده می‌کنیم. هردو جنس نر و ماده از نظر بیماریزایی یکسان هستند به دلیل اینکه هردو از انسان خون‌خوراکی می‌کنند.

زیست‌شناسی [ویرایش]

شپش سر در سر و به ویژه در نواحی بالای گوش و همچنین در جاهایی که مو پرپشت باشد زندگی می‌کند.

شپش تن در لباسهای انسان به ویژه لباسهای زیر همچنین در درز و شکاف لباسها و جاهایی که بتواند خود را به راحتی مخفی نماید و بیشتر در قسمت‌هایی که لباس با بدن تماس دارد، زیرو کنار ناحیه کمربند، مچ دست وپا زندگی می‌کند.
شپش‌ها دارای دگردیسی ناقص می‌باشند وبنابراین در زندگی آنها ۳ مرحله تخم، نمف و بالغ دیده می‌شود.
تخم شپش به رنگ سفید و کوچک می‌باشد و نیت (Nit) یا (رشک) نامیده می‌شود. در یک طرف تخم درپوش یا اپرکولوم (Operculum) وجود دارد که دارای منافذ ریزی است که از این منافذ هوا به نمف می‌رسد وهمچنین نمف از طریق این درپوش خارج می‌شود.
نمف دارای ۳ مرحله‌است که در هر مرحله باید خون‌خوراکی کند تا تبدیل به بالغ شود. به محض اینکه نمف خارج شد باید خونخواری کند واگر در مدت ۲۴ ساعت غذا به شپش بالغ نرسد از بین می‌رود. همچنین اگر به هر دلیلی تخم شپش تا ۱ ماه باز نشود هرگز باز نمی‌شود که این امر در مبارزه اهمیت دارد.
واکنش شپش‌ها نسبت به دمای بدن بسیار متفاوت است و همین عامل از نظر همه‌گیرشناسی و انتشار بیماری اهمیت پیدا می‌کند. به عنوان مثال اگر فردی تب داشته باشد و درجه حرارت بدن حدود ۴۰ درجه و بالاتر باشد شپش بدن را ترک می‌کند و به سراغ بدن فرد دیگری می‌رود. همچنین اگر فردی در اثر بیماری فوت کند به محض اینکه دمای بدن پایین بیاید شپش بدن را ترک کرده و به بدن دیگری می‌رود که این امر اهمیت زیادی در انتقال بیناری دارد. بهترین دما برای شپش حدود ۲۹ تا ۳۰ درجه سانتیگراد است.
انتشار [ویرایش]

هر ۳ نوع شپش انتشار جهانی دارند و از زمانهای بسیار قدیم وجود داشته‌اند و آنها را روی بدن اجساد مومیایی شده پیدا کرده‌اند. ولی غالباً در مناطق معتدله یافت می‌شوند.

اهمیت پزشکی [ویرایش]

گاهی آلودگی شدید به شپش بدن یا شپش سر یا شپش عانه را اصطلاحاً پدیکولوزیس می‌گویند. در بعضی اشخاص که آلودگی شدید دارند پوست بدن اینها حالت خال خال دارد. اصطلاحاً به ابتلا به شپش بیماری ولگردان (Vagabond) می‌گویند.

مهم‌ترین بیماری‌هایی که به وسیله شپش انتقال می‌یابد عبارت‌اند از:

۱-تیفوس اپیدمیک (تیفوس شپشی یا اگزانتماتیک)

۲-تب راجعه شپشی (تب راجعه اپیدمیک)

۳-تب خندق

مبارزه [ویرایش]

با توجه به زیست‌شناسی شپش بهترین راه رعایت موازین بهداشت فردی به ویژه استحمام و استفاده از آب گرم و صابون می‌باشد. تعویض لباسهای زیر، کوتاه کردن موها، رعایت اصول بهسازی محیط و در موقع اضطرار جوشاندن لباسها در حرارت بالای ۶۰ درجه و ترجیحاً اتو کردن آنها مفید می‌باشد.

نگارخانه [ویرایش]








پانویس [ویرایش]

↑ Pterygota
↑ Neoptera
منابع [ویرایش]

مهندس متولیان، سید علی. حشره‌شناسی پزشکی و مبارزه با ناقلین. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران-۱۳۸۰
ویکی‌پدیای انگلیسی
«منبع جعبه‌زیست» ‎(انگلیسی)‎. ویکی‌پدیای انگلیسی. بازبینی‌شده در ۲۴ نوامبر ۲۰۰۸.
پیوند به بیرون [ویرایش]

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ شپش موجود است.
[نمایش]
ن • ب • و
خون‌خوراکان
[نمایش]
ن • ب • و
راسته‌های حشرات
[نهفتن]
ن • ب • و
جانوران زنده
[نمایش] مهره‌داران
[نمایش] بی‌مهرگان
این یک نوشتار خُرد پیرامون حشرات است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
رده‌ها: انگلحشره‌شناسیراسته‌های حشرات

قس انگلیسی

Louse (plural: lice) is the common name for members of over 3,000 species of wingless insects of the order Phthiraptera; three of which are classified as human disease agents. They are obligate ectoparasites of every avian and mammalian order except for monotremes (the platypus and echidnas), bats, whales, dolphins, porpoises and pangolins.
Contents [show]
Biology

Most lice are scavengers, feeding on skin and other debris found on the host's body, but some species feed on sebaceous secretions and blood. Most are found only on specific types of animals, and, in some cases, only to a particular part of the body; some animals are known to host up to fifteen different species, although one to three is typical for mammals, and two to six for birds. For example, in humans, different species of louse inhabit the scalp and pubic hair. Lice generally cannot survive for long if removed from their host.[1]
A louse's color varies from pale beige to dark gray; however, if feeding on blood, it may become considerably darker. Female lice are usually more common than the males, and some species are even known to be parthenogenetic. A louse's egg is commonly called a nit. Many lice attach their eggs to their host's hair with specialized saliva; the saliva/hair bond is very difficult to sever without specialized products. Lice inhabiting birds, however, may simply leave their eggs in parts of the body inaccessible to preening, such as the interior of feather shafts. Living lice eggs tend to be pale white. Dead lice eggs are more yellow.[1]
Lice are exopterygotes, being born as miniature versions of the adult, known as nymphs. The young moult three times before reaching the final adult form, usually within a month of hatching.[1]
Ecology

Lice are optimal model organisms to study the ecology of contagious pathogens since their quantities, sex-ratios etc. are easier to quantify than those of other pathogens. The ecology of avian lice has been studied more intensively than that of mammal lice.
A few major trends
The average number of lice per host tends to be higher in large-bodied bird species than in small ones.[2]
Louse individuals exhibit an aggregated distribution across bird individuals, i.e. most lice live on a few birds, while most birds are relatively free of lice. This pattern is more pronounced in territorial than in colonial—more social—bird species.[3]
Host taxa that dive under the water surface to feed on aquatic prey harbor fewer taxa of lice.[4][5]
Bird taxa that are capable of exerting stronger antiparasitic defense—such as stronger T cell immune response or larger uropygial glands—harbor more taxa of Amblyceran lice than others.[6][7]
Temporal bottlenecks in host population size may cause a long-lasting reduction of louse taxonomic richness.[8] E.g., birds introduced into New Zealand host fewer species of lice there than in Europe.[9][10]
Louse sex ratios are more balanced in more social hosts and more female-biased in less social hosts, presumably due to the stronger isolation among louse subpopulations (living on separate birds) in the latter case.[11]
A few effects of lice infestation upon the host
Lice may reduce host life expectancy.[12]
Lice may transmit microbial diseases or helminth parasites.[13]
Ischnoceran lice may reduce the thermoregulation effect of the plumage, thus heavily infected birds lose more heat than other ones.[14]
Lice infestation is a disadvantage in the context of sexual rivalry.[15][16]
Classification

The order has traditionally been divided into two suborders, the sucking lice (Anoplura) and the chewing lice (Mallophaga); however, recent classifications suggest that the Mallophaga are paraphyletic and four suborders are now recognized:
Anoplura: sucking lice, occurring on mammals exclusively
Rhyncophthirina: parasites of elephants and warthogs
Ischnocera: mostly avian chewing lice, however, one family parasitizes mammals
Amblycera: a primitive suborder of chewing lice, widespread on birds, however, also live on South-American and Australian mammals
It has been suggested that the order is contained by the Troctomorpha suborder of Psocoptera.
Lice in humans

For information about human infestation, see Pediculosis. For information on treatment, see Treatment of human head lice.


A lice comb
Humans host three different kinds of lice: head lice, body lice, and pubic lice. Lice infestations can be controlled with lice combs, and medicated shampoos or washes. Adult and nymphal lice can survive on sheep-shearers' moccasins for up to 10 days, but microwaving the footwear for five minutes in a plastic bag will kill the lice.[17]
Human lice and DNA discoveries
Lice have been the subject of significant DNA research that has led to discoveries on human evolution. For example, recent DNA evidence suggests that pubic lice spread to humans approximately 2,000,000 years ago from gorillas.[18] Additionally, the DNA differences between head lice and body lice provide corroborating evidence that humans started losing body hair, also about 2,000,000 years ago.[19]
Gallery


Ricinus bombycillae, an Amblyceran louse from the bohemian waxwing



Trinoton anserinum, an Amblyceran louse from a mute swan.



Damalinia limbata is an Ischnoceran louse from goats. The male is smaller than the female.



Diagram of a louse, by Robert Hooke, 1667.

See also

Pest (organism)
Use of DNA in forensic entomology
Whale louse, unrelated crustaceans that live parasitically on marine mammals
References

^ a b c H. V. Hoell, J. T. Doyen & A. H. Purcell (1998). Introduction to Insect Biology and Diversity (2nd ed.). Oxford University Press. pp. 407–409. ISBN 0-19-510033-6.
^ Rózsa L 1997. Patterns in the abundance of avian lice (Phthiraptera: Amblycera, Ischnocera). Journal of Avian Biology, 28, 249–254.
^ Rékási J et al. 1997. Patterns in the distribution of avian lice (Phthiraptera: Amblycera, Ischnocera). Journal of Avian Biology, 28, 150–156.
^ Felső B et al. 2006. Reduced taxonomic richness of lice (Insecta: Phthiraptera) in diving birds. Journal of Parasitology, 92, 867–869.
^ Felső B et al. 2007. Diving behaviour reduces genera richness of lice (Insecta: Phthiraptera) of mammals. Acta Parasitologica, 52, 82–85.
^ Møller AP et al. 2005. Parasite biodiversity and host defenses: Chewing lice and immune response of their avian hosts. Oecologia, 142, 169–176.
^ Møller AP et al. 2010. Ectoparasites, uropygial glands and hatching success in birds. Oecologia, 163, 303–311.
^ Rózsa L 1993. Speciation patterns of ectoparasites and "straggling" lice. International Journal for Parasitology, 23, 859–864.
^ Paterson AM et al. 1999. How Frequently Do Avian Lice Miss the Boat? Implications for Coevolutionary Studies Systematic Biology, 48, 214–223
^ MacLeod C et al. 2010. Parasites lost – do invaders miss the boat or drown on arrival? Ecology Letters,
^ Rózsa L et al. 1996. Relationship of host coloniality to the population ecology of avian lice (Insecta: Phthiraptera). Journal of Animal Ecology, 65, 242–248.
^ Brown CR et al. 1995. Ectoparasites reduce long-term surviviorship of their avian host. Proceedings of the Royal Society of London B 262, 313–319.
^ Barlett CM 1993. Lice (Amblycera and Ischnocera) as vectors of Eulimdana spp. (Nematoda: Filarioidea) in Charadriiform birds and the necessity of short reproductive periods in adult worms. Journal of Parasitol, 79, 85–91.
^ Booth DT et al. 1993. Experimental demonstration of the energetic cost of parasitism in free-ranging hosts. Proceedings of the Royal Society of London B, 253, 125–129.
^ Clayton DH 1990. Mate choice in experimentally parasitized rock doves: lousy males lose. American Zoologist, 30, 251–262.
^ Garamszegi LZ et al. 2005. Age-dependent health status and song characteristics. Beahvioral Ecology, 16,580–591.
^ "Sheep parasites". Government of Queensland. Retrieved November 10, 2008.
^ David L. Reed, Jessica E. Light, Julie M. Allen & Jeremy J. Kirchman (2007). "Pair of lice lost or parasites regained: the evolutionary history of anthropoid primate lice". BMC Biology 5: 7. doi:10.1186/1741-7007-5-7. PMC 1828715. PMID 17343749.
^ John Travis (August 23, 2003). The naked truth? Lice hint at a recent origin of clothing. 164. Science News. pp. 118.
External links

Wikimedia Commons has media related to: Phthiraptera
Wikispecies has information related to: Phthiraptera
Look up louse in Wiktionary, the free dictionary.
National Pesticide Information Center – Understanding and Controlling Lice
Bed-hopping led humans to 3 million-year itch
Extensive scientific information at Phthiraptera Central
body and head lice on the University of Florida/Institute of Food and Agricultural Sciences Featured Creatures Web site
crab louse on the University of Florida/Institute of Food and Agricultural Sciences Featured Creatures Web site
WebMD Lice Info
Lice chapter in United States Environmental Protection Agency and University of Florida/Institute of Food and Agricultural Sciences National Public Health Pesticide Applicator Training Manual
Pediculus humanus capitis head louse facts, myths, life cycle at MetaPathogen
[show] v t e
Human lice and pediculosis
[show] v t e
Insecta orders
View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)

Submit ratings
Categories: LiceOrders of insectsParasites

قس عربی

القمل نوع من الحشرات المتطفلة یکثر بین المساجین وطلاب المدارس عند عدم مراعاة شروط النظافة والنظافة الشخصیة خصوصا.
القمل حشرة رمادیة سمراء اللون صغیرة الحجم جداً ویبلغ طولها حوالی 2.5 ملیمتر.
یعیش القمل عادة على فروة رأس المضیف أو منطقة شعر العانة أو تحت الأبط ویعتاش على دم المضیف عن طریق عض فروة الرأس.
محتویات [اعرض]
[عدل] مراحل تطور القمل

یقوم القمل الذکر البالغ والأنثى بالتزاوج ووضع البیض الذی یلصقانه بقوة على الشعرات الفردیة القریبة من فروة الرأس والتی من الصعب إزالتها وبعد سبعة إلى ثمانیة أیام تفقص بیوض القمل وتخرج منها صغار القمل تارکة قشور البیض البیضاء اللماعة فارغة على الشعر.
حشرات الشعر أو القمل هی حشرات فی حجم حبة السمسم تقریباً وحین یخرج القمل من الصئبان (بیض القمل) یکون شفافاً إلا أنه سرعان ما یتغیر لونه إلى لون بنی محمر بمجرد تغذیته على دم الشخص المصاب. یمتلک القمل ست آرجل ذات مخالب قویة تمکنه من التمسک بشعر الرأس فی أحلک الظروف، کما فی أثناء فترات الاستحمام، وعلى عکس ما یعتقده کثیر من الناس فإن القمل لا یمتلک أجنحة ولا یستطیع أن یقفز أو یطیر من رأس إلى أخرى.
تنضج أنثى القمل فی 7-10 أیام فقط حیث تقدر بعدها على التبویض، وقد تبیض الأنثى حوالی 8 بیضات فی الیوم الواحد. تفقس الصئبان هذه بعد 7-10 أیام أخرى لتتکرر الدورة الحیاتیة للقمل. یعیش القمل حوالی 30 یوماً فقط إلا أنه فی حالة عدم وجوده على رأس إنسان، فإنه یهلک فی خلال 24 ساعة بسبب عدم وجود المادة الغذائیة الوحیدة له، ألا وهو دم الإنسان.
[عدل] طرق العدوى

من أجل الأنتقال من رأس إلى آخر، لا بد من تقارب شدید بین رأس المصاب ورأس أخر، حیث أنه کما قلنا لا یستطیع القمل الانتقال إلا عن طریق الزحف. کما أنه من الممکن أن یترک قملاً على وسادة أو یوجد فی مشط المصاب ثم یستخده آخر فینتقل بهذه الطریقة أیضاً، شریطة أن یکون ذلک فی خلال 24 ساعة تقریباً من ترک القمل رأس صاحبه الأصلی هذا ولا تنتقل الصئبان من رأس إلى أخرى، وبالتالی فالطریقة الوحیدة لتواجد صئبان متعلقة بشعر رأس أحدهم هو بسبب وجود أنثى القمل الناضجة فی رأس المصاب.
[عدل] الأعراض والعلامات التشخیصیة

الإحساس بشیء یتحرک على فروة الرأس.
الحکة وقد یسبب أجراح فی فروة الرأس.
ظهور حبوب حمراء صغیرة على فروة الرأس والرقبة والأکتاف بسبب تحسس جلد الإنسان للعاب القمل عندما تتغذى على دم الإنسان.
- أماکن تواجد القمل فی الرأس: تتواجد عادة خلف الأذن وفی آخر الرأس عند الرقبة یتواجد بیض القمل على الشعر وهو یشبه کثیراً القشرة ولکن الفرق أنه صعب الإزالة
[عدل] الأسباب المؤدیة لحدوث المرض

بالإمکان الإصابة بالعدوى بمجرد وصول قمل الرأس أو بیضه إلى فروة رأسک حیث أن أنثى القمل تضع من 7-9 بیضات فی الیوم وتفقص البیضة بعد أسبوع من وضعها والعمر المحدد للقمل البالغ هو شهر. وهناک أیضا قمل یسمى القمل الحماری ویستطیع التنقل بواسطة القفز
[عدل] یتم انتشار القمل بـ

ملامسة الجسد للجسد أو الرأس للرأس وهی الطریقة الأشهر لانتقال المرض.
مشارکة الأغراض الشخصیة بین المصاب والآخرین مثل فرشاة الشعر والمناشف والملابس.
الجلوس أو التمدد على المفروشات التی بها قمل.
[عدل] متى تطلب الإستشاره الطبیة؟

یستطیع الشخص القضاء على قمل الرأس عن طریق العنایة الشخصیة باستخدام شامبو مضاد للقمل ولکن إذا لم ینفع یجب استشارة الطبیب.
[عدل] المتابعة والتشخیص

یستخدم الطبیب فی التشخیص ضوءاً خاصاً یسمى مصباح وود ویکون لون تجمعات البیض تحته أزرق. وأیضا من الطرق الأخرى لاکتشاف قمل الرأس أن نحضر مشطاً نظیفاً وتتم عملیة تسریح الشعر من الخلف إلى الأمام. ,أفضل دلیل على معرفة وجود القمل هو أن نشاهدها. مضاعفات الإصابة بقمل الرأس جروح وتشققات فی فروة الرأس یستحسن مراجعة الطبیب فوراً.
[عدل] العلاج

یبدأ العلاج عادة بالعلاجات المتوفرة فیالصیدلیات دون الرجوع للطبیب للفرد المصاب فی الأسرة. وإذا لم یؤثر الشامبو أو اللوشن عل قمل الرأس بعدها یصف الطبیب لک علاجاً أقوى: Malathaion *: هو لوشن یوضع فروة الرأس والجسم لیقتل القمل. هذا المنتج قابل للاشتعال لذلک یجب الحذر. ویجب على المرأة الحامل استشارة الطبیب قبل استخدامه لانه قد یؤثر على صحة الجنین
Lindane : هذا المرکب متوفر على شکل کریم أو لوشن أو شامبو لا یستحسن أن تستخدم هذا الدواء إذا کان وزنک أقل من الطبیعی وطبعاً یجب على المرأة الحامل أن تستشیر طبیبها قبل أن تأخذ الدواء. یمکن أن یسبب هذا الدواء تحسس للجلد.
- احرص على أن تستخدم هذا الدواء بعنایة کما طلب منک. حتى وإن کنت تستخدم هذه الأدویة یجب علیک أیضاً أن تحافظ على نظافتک الشخصیة ونظافة المکان الذی تعیش فیه وأن تستخدم أسالیب الوقایة من قمل الرأس فی المنزل.
وهناک أدویة أخرى تستخدم بعد استشارة الطبیب المعالج.
احیانا قد یستخدم بعض الناس القاز لقتل القمل
[عدل] الوقایة

من الصعب منع انتشار قمل الرأس فی الأطفال فی الحضانات أو المدارس بسبب کثرة الاتصال بینهم ومشارکة أشیائهم الخاصة مع بعضهم. أفضل طریقة للوقایة من قمل الرأس بأن تقضی علیها وعلى بیضها. لکن لابد أن یطلب الوالدان من أولادهم عدم مشارکة القبعات والملابس والمشط فی المدرسة. العنایة الشخصیة:
استخدام اللوشن والشامبو: استخدم أی نوع من الشامبو للنظافة الشخصیة وإذا استخدمت أنواع طبیبة فانتبهت أن هذه المستحضرات غیر مستحسنة للأطفال دون سن سنتین.
تمشیط الشعر الرطب بالمشط: ویستحسن ذلک لمدة أربعة مرات فی الأسبوع وتستخدم هذه الطریقة مع العلاج وفی الأطفال تحت سن السنتین یفضل البدء بهذه الطریقة أولا.
حفظ الأدوات الشخصیة التی تستخدم للعنایة بالشعرفی حقائب بلاستیکیة (أکیاس بلاستیک) : وتعزل الأدوات فی هذه الأکیاس لمدة 4 أیام مما یؤدی إلى قتل القمل والبیض.
غسل الأدوات وخاصة التی یستخدمها الحلاقون: یستحسن غسل الأدوات بالماء ومسحوق الغسیل ویجب أن تکون حرارة الماء عالیة على الأقل لمدة 20 دقیقة.
استخدام المکنسة الکهربائیة للشفط وتنظیف الأثاث.
تغلیف المفروشات: استخدم البلاستیک لتغلیف المفروشات لمدة أسبوعین على الأقل حتى لا تتکرر العدوى.
إغسل فرشاة الشعر والمشط: استخدم الماء الحار والصابون أو نظفها بالمعقم.
[عدل] قملة تهزم نابلیون

توصل باحثون أن الأمراض التی ینقلها القمل لعبت دوراً أساسیاً فی دحر جیش نابلیون عبر الأراضی الروسیة فی سنة 1812 وقد حلل الباحثون مادة مستخرجة من أسنان الجنود الفرنسیون الذین شارکوا فی الحملة، فوجدوا أنواعاً من مرض التیفوس الذی ینقله القمل وکذلک حمى الخنادق وقد نشر البحث الذی أنجز فی جامعة البحر المتوسط فی مرسیلیا فی مجلة الأمراض المعدیة وکان نابلیون قد اجتاح روسیا سنة 1812 مع نصف ملیون جندی لم ینج منهم سوى بضعة آلاف وقد وصل 25 ألف جندی إلى فیلنیوس فی هذا الشتاء ولکن ثلاثة آلاف فقط نجوا وتابعوا الانسحاب، وقد دفن الموتى فی مقابر جماعیة وقد عثر نتیجة للحفریات على قبر جماعی سنة 2001 یحوی 2000-3000 جثة.
وقد وجد الباحثون بإشراف د. دیدییه راؤول إجزاء من 5 قملات أثناء إجراء حفریات وفحصل 2 کیلوجرام من التراب الذی یحوی بقایا عظام وملابس ووجد الباحثون فی بقایا القمل حمضاً نوویا من الفیروس المسبب لما یعرف بحمى الخنادق والذی دب فی الجیش الفرنسی فی روسیا وحلل فریق البحث 27 سناً أخذت من بقایا 35 جندی وقد احتوت بقایا أسنان 7 جنود على حمضاً نوویاً من الفیروسات المسببة لمرض حمى الخنادق وثلاثة منها احتوت حمضاً نوویاً من الفیروسات المسببة لمرض التیفوس وتوصل الباحثون إلى أن الأمراض التی ینقلها القمل قد تکون وراء هزیمة نابلیون فی روسیا وقد یصبح تحلیل لب الأسنان وسیلة لمعرفة تاریخ الأمراض المعدیة وقالت د.کارول ریفز وهی مؤرخة طبیة: أنه لمن سخریة الأقدار أن تکشف الأسنان أسرار جیش نابلیون، حیث توجد الحروب توجد الأمراض المعدیة وحتى الحرب العالمیة الأولى کانت الأمراض المعدیة سبباً لحالات أکثر للوفاة من الحرب نفسها.
القمل سبب لأزمات کثیرة بالنسبة لطلاب المدارس خاصة فی البلاد النامیة (ومنها العربیة) إذ إنها من الأمراض الجلدیة الشائعة جداً وهو مشکلة حقیقیة فی المدارس الابتدائیة بسبب اختلاط الطلاب.
[عدل] أنواع القمل

وینقسم القمل إلى ثلاثة أنواع رئیسیة :
قمل الرأس وهو أکثرها شیوعاً - وقمل الجسد وقمل العانة، أما عن أعراضها - قمل الرأس - فهی تتمیز بحکة تؤدی إلى ظهور تقیحات فی مؤخرة الرأس. ویمکن أن تتضخم الغدد اللیمفاویة فی المنطقة وفیما یتعلق بالعلاج فإن المعالجة تعتمد على التخلص من الصئبان (البیوض) الملتصقة على الشعر وذلک بأجهزة تمشیط خاصة، وحالیاً ظهرت أجهزة إلکترونیة (مشط إلکترونی) لیقتل الصئبان والقمل، إضافة إلى غسل الرأس بالمستحضرات الطبیة التی تتکون فی أساسها من مادة جاما بنزین هیکسا کلورید.
ولکن الحل المنطقی فعلیاً هو أن یعتنی المرء بالنظافة، فالنظافة هی المقیاس الأکید لخلو الرأس من هذه الحشرة المزعجة.. إذ لماذا نذکر أن دول العالم الثالث هی التی تنتشر فیها حشرة القمل ؟ لأن کثیراً من مجتمعات العالم الثالث تهمل النظافة ولا تعتنی بها. فإذا هاجمتک هذه الحشرة فتأکد أنک لا تعتنی بشعرک کما ینبغی وتذکر أن هذا المخلوق البسیط استطاع أن یهزم نابلیون.
تصنیفان: حشرات طفیلیات

قس مصری

القمل (مفرد: قملة; انجلیزى: lice, مفرد: louse)‏ حشرة صغیرة ملهاش جناح لونها رمادی لیها 6 رجول حجمها ما بین نص مللی لتمانیة مللی ولیها 300 نوع. القمل بیعیش طول حیاته على العائل وبیتغذى على فضلات الجلد والافرازات الدهنیة والدم. فیه 3 انواع بتهاجم الانسان: قمل الراس، قمل الجسم واللی بیبقى موجود فى الهدوم وقمل العانة (انجلیزى: pubic lice)‏.

فیه فایلات فى تصانیف ویکیمیدیا کومونز عن:
قمل
الصفحه دى فیها تقاوى مقاله. و انت ممکن تساعد ویکیپیدیا مصرى علشان تکبرها.
تصانیف: تقاوى حشرات

قس ترکی آذری

Lələkyeyənlər (lat. Phthiraptera) parazit cücülər dəstəsi.
Cücü ilə əlaqədar bu məqalə qaralama halındadır. Məqaləni redaktə edərək Vikipediyanı zənginləşdirin.
[redaktə]Qalereya






Kateqoriyalar: Əlifba sırasına görə heyvanlarCücü qaralamalarıQanadlı cücülər

قس ترکی استانبولی

Bit
Familyası
Hayvansal bitler (Pediculidae)
Yaşadığı yerler
Kuş, memeli hayvan ve insanların derileri üzerinde parazit olarak
Özellikleri
2-3 mm boyunda, yassı vücutlu kanatsız böcekler. Ağız yapıları delici, emici yapıda. Kıllara tutunmak için ayak uçları çengel tırnaklı
Ömrü
1 ay kadardır
Çeşitleri
Baş, kıl, elbise, at, köpek biti en çok bilinenleridir.
Eklembacaklılar (Arthropoda) şubesinin, böcekler (Insecta) sınıfının bir takımı. Bitlerde metamorfoz (biçim ve yapı değişmeleri) bulunmaz. Yumurtadan çıkan yavrular, ergine benzerler. Kanatları yoktur. Kuşlarda yaşayanlara ısıran bitler denir. Her kuş türüne musallat olan bir iki bit türü vardır. Memelilerde asalak olarak yaşayanlar; insanlar, maymunlar, toynaklı memeliler (at, koyun, sığır vs.), kemiriciler (tavşanlar, fareler vs.), etçil memelilerden bazıları (köpek, kurt, morslar) üzerinde barınırlar. İnsanlar üzerinde yaşayan bitler üç türlüdür:
Bitler kopan deri parçaları, deriden salgılanan yağ ve bazen kan ile beslenirler. Bit'in yumurtası sirke adını alır ve bit'in tükrüğünden salgılanan yapışkan bir madde ile saça yapışır. Özel ilaçlı şampuanlar ve ince taraklar olmadan saçtan kopartılamaz. Bitler ortalama bir hafta yaşarlar.
Baş biti (Pediculus humanus capitis)
2-3 mm boyunda olup, insanların başında yaşar. Dişisi halk arasında sirke denilen yumurtalarını özellikle ense ve kulak arkası saç kıllarının diplerine kitin kılıfı ile tek tek yapıştırır. Yavrular 2-3 haftada ergin hale gelirler. Fazla yaygın bir türdür. Çocuklara okullardan bulaşabilir.
Kıl biti (Phthirius pubis)
Baş hariç, vücudun sakal, göğüs gibi diğer kıllı yerlerinde barınır.Gri ve beyaz tonlarında renge sahiplerdir.Yumurtalarını kıl diplerine bırakırlar.Yumurtalar toplu iğne ucu kadar ve siyah renktedirler.Ergin bitler is kıl diplerine gömülüdür. Fazla kaşınmaya sebeb olur. 1-1,5 mm uzunluktadır.
Elbise biti (Pediculus vestimenti)
Vücudun tüysüz veya az tüylü yerlerinde yaşadığından vücut biti de denir. 3-4 mm boyundadır. Yumurtalarını çamaşırların kıvrımlı yerlerine yapıştırır. Tifüs hastalığını yaydığından çok tehlikeli bir asalaktır. Tifüs mikrobu bitin barsağında çoğalıp dışkısı ile insana bulaşır.
Bitki özünü emen yaprak bitleri hayvansal bitlerden ayrıdır.
Ağaç kabukları, taş ve kitaplar arasında yaşayan kitap bitleri (Psocoptera) de ayrı bir grup olup ağız yapıları çiğneyici tiptedir. Bunlar kitap yaprağı, yosun, mantar ve polen (çiçek tozu) ile beslenir. Kanatlı ve kanatsız olanları vardır.
Resimler [değiştir]


Kıl biti (Pthirus pubis)



Damalinia limbata Ankara keçisinde bulunur. Dişi (sol) ve erkek (sağ).



Bir bit çizimi, Robert Hooke, 1667.



Trichodectes canis, köpek biti


Wikimedia Commons'ta
Bit (parazit) ile ilgili çoklu ortam belgeleri bulunur.
Kategoriler: PsocodeaBöcek takımları

قس عبری

כינים (שם מדעי: Phthiraptera), סדרה של חרקים בעלי גלגול חסר המונה כ-400 מינים. הכינים הן טפילים חיצוניים המתקיימים ממציצת דם של יונקים ועופות. אין להן כנפיים וגופן שטוח. לחלק מהמינים אין עיניים או שהן מנוונות. גפי הפה מורכבות משלושה דוקרנים: העליון משמש למציצה והתיכון להפרשת רוק. החדק נוצר מהשפה העליונה שעליה שיניים קטנות האוחזות בפונדקאי בעת המציצה. הכינה מותאמת לסוג פונדקאי מסוים, ונדיר למדי שזן אחד של כינה יהיה טפיל לכמה מיני יונקים. לעתים מותאמות הכינים גם לאזור מסוים בגופו של הפונדקאי, כגון: ראש או ערווה. ביצי הכינים מודבקות לשיער הפונדקאים. השלב הצעיר של הכינה, זה הבוקע מהביצה, נקרא נימפה, הוא דומה לבוגרים, מלבד שינויים גופניים קטנים כמו אברי מין לא מפותחים.
ישנם סוגים רבים של כינים. בין הסוגים הידועים ניתן למנות את כינת הראש (Pediculus humanus capitis) הנטפלת לקרקפת של בני אדם, וכיני ערווה (המוכרים גם בכינוי "מנדבושקס"), הנטפלים לאיברי המין, ולעתים אף לגבות, לריסים, לשפם או זקן, ולבית השחי.
טיפול בכינים : כיום קיימות אפשרויות מגוונות להיפטר מהכינים. ישנם חומרים טבעיים שמשפיעים תוך זמן רב יותר אך לא מזיקים לקרקפת וישנם חומרים לא טבעיים שפועלים תוך דקות אחדות. חשוב מאוד להקפיד על סירוק יסודי מדי יום לאחר המקלחת. חשוב מאוד לתפוס את התופעה מוקדם ככל האפשר מחשש להתרבות מהירה וקושי רב יותר בטיפול.

[עריכה]גלריה


כינת הראש על מקל ניקוי אוזניים



כינת הראש על מקל ניקוי אוזניים



כינת הראש על מקל ניקוי אוזניים

[עריכה]ראו גם

הספר הפופולרי לילדים "הכינה נחמה" של מאיר שלו, מתאר את הרפתקאותיה של כינה.
[עריכה]קישורים חיצוניים

מיזמי קרן ויקימדיה
תמונות ומדיה בוויקישיתוף: כינים

ערך זה הוא קצרמר בנושא בעלי חיים. אתם מוזמנים לתרום לוויקיפדיה ולהרחיב אותו.
קטגוריות: קצרמר בעלי חייםכיניםחרקיםחיות בתנ"ך
משובים קודמים

قس اسپانیولی

Los ftirápteros (Phthiraptera), comúnmente conocidos como piojos, son un orden de insectos neópteros, sin alas, ectoparásitos de aves y mamíferos, que incluye unas 3.250 especies.1 Sus huevos se llaman liendres, que los piojos adhieren al pelo o plumas de su huésped.
Tienen desarrollo heterometábolo paurometábolo. Son todos ectoparásitos obligados de aves y mamíferos, a excepción de los monotremas (el ornitorrinco y los equidnas) y algunos órdenes de euterios, como los quirópteros (murciélagos) y folidotos (pangolines).
Contenido [mostrar]
[editar]Características



Gota piojo
Son altamente específicos con el huésped muchas especies incluso prefieren lugares específicos en el cuerpo de su huésped. Mientras los piojos pasan su vida entera sobre el huésped, han desarrollado adaptaciones que los habilitan para mantener un contacto cercano con él. Estas adaptaciones son reflejadas en su tamaño (de 0,5 a 8 mm), patas y garras fuertes para agarrarse firmemente al pelo, piel y plumas, sin alas e inflados dorsoventralmente. Se alimentan de restos de piel (epidermal), partes de plumas, secreciones sebáceas y sangre. Su color varía de beige pálido a gris oscuro. Si se alimentan de sangre, pueden ser considerablemente más oscuros. Los piojos no saltan pero pueden ser contagiados por contacto, pues suelen trasladarse de un huésped a otro.
La pediculosis es el término médico de la infestación con piojos. El rastro más antiguo de infestación por piojos en humanos es de 6900 a 6300 A.C en las momias egipcias. Los piojos siguen estando vigentes y de manera creciente y es usual encontrar tasas de infección del 5 al 20% en colegios de países desarrollados. Esto es debido a básicamente dos razones principales: resistencia a insecticidas e incremento de los viajes.
En los últimos años la pediculosis ha pasado a ser un fenómeno tan frecuente que ya casi no llama la atención, pasando de ser una enfermedad que se ocultaba, a constituirse en un hecho casi habitual en la vida del niño en etapa escolar.
Pero esta forma de ver las cosas puede originar diversas consecuencias en el chico, desde afectar su rendimiento escolar, hasta producir serios daños en el organismo. Es necesario entonces conocer al enemigo contra el cuál luchamos, para establecer las estrategias más adecuadas para su control y su erradicación.
[editar]Epidemiología

Los piojos han parasitado al hombre desde tiempos tan remotos que están incorporados a la tradición de todos los pueblos del mundo, por lo que han recibido nombres propios en todos los idiomas y dialectos. Constituyen un problema siempre vigente, pronto a rebrotar y a extenderse con inusitada rapidez cada vez que hay catástrofes naturales, guerras, miserias o hambrunas. Unas y otras resultan sinónimos de momentos y circunstancias difíciles, pues tal vez haya pocos índices sanitarios para denunciar la vida precaria y en pobres condiciones de higiene. Por ello se debe considerar que el problema no se presenta aislado, sino que depende de otros factores sobre los cuales necesariamente habrá de actuar. La distribución de la pediculosis es cosmopolita. La falta de higiene, la promiscuidad, el hacinamiento y las migraciones favorecen su desarrollo. Suelen aparecer pequeñas epidemias familiares y su incidencia ha mostrado un importante aumento durante la última década. Esto afecta a todas las razas y especialmente a las mujeres. La pediculosis del cuero cabelludo predomina entre los escolares.2
[editar]Forma de los piojos

En su forma adulta, es un insecto de forma ovoidea, color blanco grisáceo, que puede medir entre 1,5 y 4 mm. Tiene 6 patas que terminan en una especie de garfios que le permiten adherirse al pelo. No tienen las alas, por lo que no vuelan. Tampoco saltan. Durante su ciclo de vida el piojo hembra deposita los huevos o liendres cerca del cuero cabelludo ( 6 mm), preferentemente en la zona occipitocervical (más conocida como nuca) y retroauricular (detrás de las orejas). Las liendres son de forma oval, generalmente muy pequeñas, miden entre 0,3 y 0,8 mm, son de color amarillo o blanco. Cada piojo hembra coloca aproximadamente 8 liendres por día. Se desarrollan a temperaturas entre 22 y 36 °C. En 6 a 9 días la liendre madura, y se libera la ninfa. El cascarón se torna más visible de amarillo pálido y se mantiene adherido al pelo. La ninfa parece un piojo adulto pero es del tamaño de la cabeza de un alfiler. Las ninfas se van transformando en unos 7 días más, madurando, pasando por tres estadíos hasta convertirse en parásitos adultos. El piojo adulto puede vivir hasta 30 días en la cabeza de una persona. Se alimenta con sangre, varias veces por día. Sin alimentarse el piojo puede morir en 1 o 2 días fuera del hospedador. La infestación de piojos es muy común y distribuida mundialmente. Niños entre 3 y 11 años son los más frecuentemente infestados. Las mujeres se infestan más que los hombres, probablemente por el mayor contacto cabeza a cabeza y por diferencias en el contenido hormonal.3
[editar]Características clínicas

La mayor parte de las infestaciones son asintomáticas. Cuando los síntomas son notados pueden incluir molesta sensación de algo moviéndose en la cabeza, picazón, causada por reacción alérgica a la saliva del piojo y la irritabilidad. La infección bacteriana secundaria puede ser una complicación.
[editar]Taxonomía

El orden ha sido tradicionalmente subdividido en dos grupos (órdenes o subórdenes según los autores) en relación con sus hábitos alimenticios: los piojos chupadores (Anoplura) y los piojos masticadores (Mallophaga). Sin embargo, las clasificaciones recientes sugieren que los Mallophaga son parafiléticos y actualmente se reconocen cuatro subórdenes:4
Anoplura: piojos chupadores, incluyendo los piojos de la cabeza y de la ropa (Pediculus humanus) y las ladillas (Pthirus pubis) humanas (véase también pediculosis).
Rhyncophthirina: piojos de los elefantes y jabalíes.
Ischnocera: piojos de las aves (antes Mallophaga)
Amblycera: piojos masticadores, un orden primitivo de piojos (antes Mallophaga)
Las 17 familias conocidas se distribuyen de la siguiente manera:
[editar]Suborden Amblycera
Superfamilia Menoponoidea
Familia Ancistronidae
Familia Colpocephalidae
Familia Menoponidae
Familia Pseudomenoponidae
Familia Somaphantidae
Familia Trinotonidae
Superfamilia Ricinoidea
Familia Laemobothriidae
Familia Ricinidae
[editar]Suborden Ischnocera
Familia Philopteridae
Familia Trichodectidae
[editar]Suborden Anoplura
Familia Echinophthiriidae
Familia Enderleinellidae
Familia Haematopinidae
Familia Hamophthiriidae
Familia Hoplopleuridae
Familia Hybophthiridae
Familia Linognathidae
Familia Microthoraciidae
Familia Neolinognathidae
Familia Pecaroecidae
Familia Pedicinidae
Familia Pediculidae
Familia Polyplacidae
Familia Pthiridae
Familia Ratemiidae
[editar]Suborden Rhynchophthirina
Familia Haematomyzidae
[editar]Galería


Ricinus bombycillae, un piojo amblícero del ampelis europeo



Trinoton anserinum, un piojo amblícero del cisne común.



Damalinia limbata es un piojo ischnócero de las cabras. El macho es más pequeño que la hembra.



Diagrama de un piojo por Robert Hooke, 1667.

[editar]Referencias

↑ Comunidad Virtual de Entomología - ¿Cuántos insectos existen en la península Ibérica?
↑ . Nopupedia. Consultado el 24 de febrero de 2012.
↑ «Forma de los piojos». Nopupedia. Consultado el 24 de febrero de 2012.
↑ Tree of Life, Phthiraptera
[editar]Véase también

Pediculosis
Pulgas
[editar]Enlaces externos

Wikiespecies tiene un artículo sobre Phthiraptera.
Wikimedia Commons alberga contenido multimedia sobre Phthiraptera.
Phthiraptera
Clasificación de Phthiraptera (en inglés)
Blog especializado en el tratamiento de piojos
Ver las calificaciones de la página
Evalúa este artículo
¿Qué es esto?
Confiable
Objetivo
Completo
Bien escrito
Estoy muy bien informado sobre este tema (opcional)

Enviar calificaciones
Categoría: Phthiraptera

قس روسی

Пухое́ды и вши (лат. Phthiraptera — греч. «phtheir» — вошь и «aptera» — бескрылый) — отряд паразитических насекомых с неполным превращением. Phthiraptera многочисленны и космополитны, паразитируют, как предполагается, на всех видах птиц и на очень многих видах млекопитающих. Включает более 5000 видов (5024 вида по состоянию на февраль 2008 года[1]). Основу многообразия составляют два подотряда пухоедов: Amblycera (1360 описанных видов) и Ischnocera (3080 видов) [2]. Третий подотряд пухоедов — Rhynchophthirina содержит всего три вида. Последняя группа — это собственно вши Anoplura (543 вида), к которым относятся и три паразита человека: головная, платяная и лобковая вши.
Содержание [показать]
[править]Морфология

Пухоеды и сосущие вши — мелкие бескрылые насекомые, длиной от 0,8—11 мм [3]. Тело уплощено дорзовентрально. У пухоедов Amblycera и Ischnocera голова широкая, шире груди. В группах Rhynchophthirina и Anoplura, напротив, голова уже груди. В зависимости от локализации и общей стратегии поведения пухоеды подразделяются на несколько групп, различающихся формой тела. Так, например, среди птичьих Ischnocera можно выделить вытянутые «крыловые» и компактные «головные» и «туловищные» формы. Грудь более или менее слитная. Полное слияние наблюдается у Anoplura; у пухоедов Rhynchophthirina и Ischnocera слиты мезо- и метанотум, у Amblycera же между ними имеется шов. Брюшко состоит из 8-10 видимых сегментов. Грудь несет одну пару отверстий трахейной системы, брюшко — от одной до шести пар.
Глаза имеются лишь у некоторых видов, и даже в этих случаях — редуцированные; простые глазки редуцированы полностью. Антенны короткие, включают до 5 члеников. У Amblycera антенны спрятаны в ямках по бокам головы, состоят из 4 члеников, третий членик стебельковидный. У остальных групп антенны свободные, нитевидные, состоят из 3-5 члеников. У некоторых пухоедов усики диморфны: принимают участие в захвате самки самцом во время спаривания [3].
Ротовые придатки пухоедов грызущего типа представлены развитыми верхней губой, мандибулами и уменьшенными максиллами и нижней губой. Максиллярный щупик сохраняется только у Amblycera. Эта же группа пухоедов выделяется и тем, что ротовые придатки у них двигаются в вертикальной плоскости — перпендикулярно оси головы, у Ischnocera, напротив, эта плоскость параллельна голове. У Rhynchophthirina ротовой аппарат тоже грызущего типа, но расположен на конце длинного выроста головы — хоботка — и повернут на 180°.


Схема поперечного среза через ротовой аппарат сосущей вши: ds — дорзальный стилет (гипофаринкс); fd — пищевой канал; lbr — хоботок (лабрум); sd — слюнной канал; vs — вентральный стилет (нижняя губа).
В отличие от пухоедов, все сосущие вши (Anoplura) имеют сильно видоизменённый колюще-сосущий ротовой аппарат. Он состоит из двух стилетов: дорзального и вентрального, — окруженных хоботком, который к тому же армирован «зубами». Вентральный стилет, как предполагается, образован нижней губой. Происхождение дорзального стилета гораздо более дискуссионно. По распространенной версии этот стилет образован гипофаринксом, дорзальная вогнутая часть которого образует пищевую трубку. С брюшной стороны гипофаринкса проходит слюнной канал, который часто на срезах может быть отделен от основной части гипофаринкса, представляя артефактный «средний стилет». Мандибулы и, вероятно, максиллы у сосущих вшей редуцированы [4][5][6].
Крылья или их рудименты полностью отсутствуют. Ноги развиты хорошо, являются основными прикрепительными органами как пухоедов, так и сосущих вшей. У пухоедов лапки одно- или двухчлениковые, у вшей — целиком слитные. На конце лапки несут по два коготка у всех паразитов птиц и по одному коготку у большинства паразитов млекопитающих (все Anoplura, в том числе). Сосущие вши цепляются за отдельные волоски, зажимая их в щели, образуемой тарзальным коготком и шипом на голени. Таким образом, образующийся просвет этого зажима должен соответствовать толщине волос хозяина, что определяет, видимо, узкую специализацию этих вшей.
Внутреннее строение типичное для насекомых. Значительный объем занимает пищеварительная система. У форм, не питающихся кровью, имеется развитый зоб, принимающий участие в накоплении и измельчении пищи. У гематофагов зоб устроен проще или отсутствует. Мальпигиевых сосудов лишь две пары.
[править]Образ жизни

Все современные пухоеды и вши обитают на поверхности тела птиц и млекопитающих. Основная часть видов подотрядов Amblycera и Ischnocera представлена паразитами птиц, и лишь 12 % паразитирует на млекопитающих [3]. Напротив, все три вида Rhynchophthirina и виды подотряда Anoplura приурочены исключительно к млекопитающим. Подавляющее большинство из них являются паразитами и потребляют в пищу перья, отмершую кожу, кровь и кожные выделения. Во всей группе только собственно вши (Anoplura) и могут сосать кровь, представители других подотрядов являются «жующими» формами. Тем не менее, очень не многие пухоеды (некоторые Amblycera, все Rhynchophthirina) тоже являются гематофагами, но получают кровь посредством своих грызущих ротовых аппаратов.
Помимо эктопаразитов встречаются необычные виды, которые занимаются поеданием яиц и нимф кожных паразитов — клещей и других Phthiraptera, в том числе и особей своего вида. Определенную, но пока неизвестную роль имеют в пищевом рационе пухоедов бактерии и грибы.
Весь жизненный цикл пухоедов и вшей в норме протекает на поверхности одной особи хозяина. Смена особи хозяина возможна в большинстве случаев только при близком контакте хозяев. Лишь некоторые Amblycera достаточно подвижны и могут активно покидать своего хозяина в случае его смерти или ухудшения здоровья. Однако и Ischnocera также могут менять хозяина, причем довольно своеобразно. На нескольких представителях было замечено, что эти пухоеды цепляются за тела мух-кровососок, которые паразитируют на тех же хозяевах. Эти мухи гораздо более подвижны и чаще меняют хозяев, но в то же время и менее специфичны в отношении выбора вида хозяина [3][7].
[править]Жизненный цикл и репродуктивная биология

Взрослые насекомые раздельнополы, однако самки очень часто численно превосходят самцов. У некоторых Ischnocera самцы встречаются редко или вообще не обнаружены, и т.о. эти виды являются партеногенетическими. Определение пола предполагается хромосомное, но половые хромосомы внешне не дифференцированы.
Оплодотворение внутреннее, сперматофорное. Сперматофор может расходоваться самкой длительное время, пока не будет заменен при следующем спаривании. У самок нет выраженного яйцеклада, но имеются пальцевидные гоноподы, принимающие участие в откладке. Яйца (гниды) крупные, откладываются по 1-10 в день. Определенная забота о потомстве проявляется в том, что самка прикрепляет яйца железистым цементом в основания волос и перьев, часто в трудно доступных для хозяина областях. Из яйца выходит нимфа первого возраста. Нимфа с интервалами от 3 до 12 дней претерпевает последовательные линьки, переходя во второй и третий возраста. У некоторых видов нимфы выглядят внешне, как имаго, в других же случаях различия гораздо более значительны. Нимфа третьего возраста без метаморфоза линяет на имаго. Взрослые стадии живут около месяца.
[править]Симбиотические бактерии

[править]Wolbachia
Вольбахии (Alphaproteobacteria: Rickettsiaceae) — облигатные внутриклеточные симбиотические бактерии, родственные риккетсиям, передающиеся трансовариально (через яйца). Эти бактерии ответственны за многие репродуктивные аномалии у членистоногих, а для некоторых насекомых и нематод-филярий являются необходимыми для развития и жизнедеятельности [8].
Все исследованные виды Phthiraptera (представители трех подотрядов) несли вольбахий. Наиболее часто встречаемые супергруппы (клады) — это обычные вольбахии членистоногих — A и B, но также встречается редкая супергруппа F. Один и тот же вид может нести от одной до четырех линий вольбахий, в том числе и из разных супергрупп. Эффект, оказываемый вольбахиями на вшей, неизвестен, однако предполагается, что именно они вызывают преобладание самок в популяциях, а также, возможно, ответственны за появление партеногенетических видов [7][9][10].
«Вертикальный» способ передачи вольбахий должен приводить к соответствию эволюции бактерий и их хозяев. Этого, однако, никогда не наблюдается, и, очевидно, существуют способы и горизонтальной передачи. Для вшей это также справедливо, и здесь особенно загадочен вопрос о «переносчиках» вольбахий между ними. Предполагается, что у некоторых птичьих пухоедов определенную роль здесь могут выполнять мухи-кровососки — другие эктопаразиты птиц, с которыми пухоеды входят в непосредственный контакт [7].
[править]Riesia
'Candidatus Riesia' (Gammaproteobacteria: Enterobacteriaceae) — облигатные эндосимбиотические бактерии вшей, родственники которых также являются внутренними симбионтами насекомых, передаются трансовариально. Эти бактерии обнаружены у всех изученных видов Anoplura и, видимо, не встречаются у других вшей и вообще насекомых. Подобно вольбахиям филярий Riesia являются первичными симбионтами, то есть их наличие является необходимым для жизни хозяина. Предполагается, что ризии поставляют вшам некоторые незаменимые вещества, которых, очевидно, не хватает в крови хозяев вшей.
Локализуются Riesia внутриклеточно в т. н. «желудочных дисках». В отличие от вольбахий для достижения ооцитов эти бактерии вынуждены совершать сложные миграции, включающие экстраклеточные стадии [11][12].
[править]Симбионты пухоедов
Многие пухоеды так же, как и сосущие вши, несут первичных симбионтов. Бактерии пухоедов, однако, не имеют прямого родства с симбионтами сосущих вшей и имеют другую локализацию в теле хозяина. Симбионты пухоеда Columbicola columbae (Ischnocera) относятся к тому же семейству, что и Riesia (Gammaproteobacteria: Enterobacteriaceae), но их ближайшими родственниками являются эндосимбионты мухи-цеце и зерновых долгоносиков. У нимф и самцов эти бактерии располагаются в бактериоцитах по бокам тела, то есть не связаны с пищеварительной трубкой. Передача бактерий происходит от матери ее потомкам, и потому в теле самки они вынуждены в каждом поколении хозяев мигрировать в половые трубки для достижения ооцитов [3][13].
Значение этих бактерий для пухоедов неизвестно. Предполагается, что они так же, как Riesia, участвуют в выработке веществ, отсутствующих в диете пухоедов, но необходимых им для жизни.
[править]Патогенность

Пухоеды и вши в норме не являются летальными паразитами. Даже предполагается, что многие пухоеды птиц приносят минимальный ущерб своим хозяевам. Тем не менее, в большинстве случаев отрицательный эффект может быть выявлен. Часто в основе этого эффекта лежит раздражение, вызывающее беспокойство и расчесывания, что приводит косвенно к снижению общей жизнеспособности. Так, например, увеличение времени, необходимого для груминга требует затрат времени и энергии, что, кроме прочего, приводит к повышению доступности для хищников более зараженных особей [3][14].
Кожные заболевания часто также являются следствием расчесывания, но могут быть вызваны и самими насекомыми (вши человека в том числе). Некоторые из этих заболеваний являются смертельными для молодых особей хозяина.
Для перьевых паразитов предполагается, что вызванные ими изменения формы перьев могут приводить к ухудшению аэродинамических характеристик, а также к ухудшениям брачного оперения самцов. Те формы, что поедают пух приводят косвенно к истощению, поскольку зараженной птице приходится тратить больше энергии на согревание тела [3].
Другой, часто более опасной стороной паразитизма пухоедов и вшей является факт их роли в качестве переносчиков возбудителей опасных болезней хозяев. К этим возбудителям относятся бактерии, круглые и плоские черви, грибы, а также, вероятно, и вирусы [3][15]. Среди вшей человека все три вида (Pediculus humanus, P. capitis и Pthirus pubis) могут являться переносчиками опасных бактериальных возбудителей, однако лишь Pediculus humanus в человеческих популяциях играет такую роль. Этот вид переносит три бактериальных агента: Rickettsia prowazekii, Borrelia recurrentis и Bartonella quintana [16][17].
[править]Rickettsia prowazekii
Rickettsia prowazekii (Alphaproteobacteria: Rickettsiaceae) — возбудитель эпидемического сыпного тифа. Риккетсии заражают вшей перорально и затем поражают клетки эпителия средней кишки. Здесь они активно размножаются, а после — выходят в просвет кишки. Заражение человека происходит фекалиями вшей, попадающими в ранки на коже при расчесывании укушенных мест. Риккетсии являются смертельными для вшей, вызывая разрыв стенки кишки и смешение содержимого кишки и гемолимфы («красные вши»). В настоящее время заболевание является редким, бактерий находят преимущественно у бездомных. Неблагоприятная ситуация остается в Бурунди и среди бездомных, по крайней мере, в России.
[править]Borrelia recurrentis
Borrelia recurrentis (Spirochaetes: Spirochaetaceae) — возбудитель возвратного тифа. Вши заражаются при питании. Боррелии проникают через стенку кишки в гемоцель, где и задерживаются. Заражение человека происходит при раздавливании вши человеком, когда содержимое гемолимфы попадает на поврежденные участки кожи. В настоящее время заболевание локализовано в Эфиопии.
[править]Bartonella quintana
Bartonella quintana (Alphaproteobacteria: Bartonellaceae) — возбудитель окопной лихорадки. Жизненный цикл сходен с таковым Rickettsia prowazekii, однако бартонелла размножается не в эпителии, а в просвете кишки, и для вшей эти бактерии не смертельны. Заражение человека происходит так же — с фекалиями паразита. Bartonella обнаружена во вшах по всему свету.
[править]Происхождение

Происхождение Phthiraptera связывают с группой сеноедов (Psocoptera). В пользу этого предположения свидетельствует целый ряд несомненных морфологических синапоморфий. Однако основные споры ведутся относительно исторических взаимоотношений этих двух групп: являются ли они сестринскими или вши произошли от сеноедов. Кладистический анализ морфологических и молекулярных данных свидетельствует в пользу второго варианта. В соответствии с этими сценариями одно из семейств сеноедов — Liposcelidae — является сестринским по отношению ко всем Phthiraptera [3]. Недавние исследования с привлечением такого популярного гена в кладистических реконструкциях, как ядерный ген рРНК малой субъединицы рибосомы, показал неожиданные результаты. Liposcelidae и еще одно семейство сеноедов оказываются сестринскими по отношению к Amblycera, а вся эта клада — сестринской по отношению к другим пухоедам (Anoplura в том числе). Таким образом, пухоеды возникают в пределах одной клады сеноедов, но независимо — из двух близких «источников» [18].
Вероятный сценарий перехода к паразитизму в этой ветви (один раз или дважды) включает эволюцию от комменсальных форм к облигатным паразитам. Так, многие Psocoptera (среди них — и некоторые Liposcelidae) могут обитать на волосяном и перьевом покровах и в гнездах теплокровных позвоночных. Вопрос о первичности млекопитающих или птиц как хозяев вшей остается пока предметом спекуляций.
В ископаемом состоянии вши хорошо известны с плейстоценовых вмерзших млекопитающих. В балтийском янтаре также находят волосы с гнидами. Самая древняя достоверная находка телесной Phthiraptera — это эоценовая амблицера Megamenopon rasnitsyni. Из раннего Мела также известно насекомое Saurodectes, внешне напоминающее вошь. Его облик говорит об эктопаразитическом образе жизни, однако огромные для вшей размеры (17 мм) и некоторые другие черты говорят против фтираптероидной гипотезы [19].
Из-за фрагментарности и низкой достоверности древних останков время возникновения Phthiraptera пытаются определить по косвенным данным. Разные методы дают значительно расходящиеся результаты: от позднего Мела до позднего Карбона.
[править]Филогения

Относительно давно появились представления о том, что вши произошли от пухоедов, однако ясность в исторических отношениях подотрядов внесли кладистические реконструкции.
Голофилия отдельных подотрядов Phthiraptera подтверждается хорошими морфологическими апоморфиями (сомнения остаются относительно огромной группы Ischnocera). Это же подтверждают и работы по молекулярным признакам [2][20][21][22][23].
Самой базальной группой являются Amblycera. Крону составляют Rhynchophthirina и Anoplura, а Ischnocera является сестринской группой этой последней кладе. При учете последних достижений в области реконструкции истории всей группы Psocodea эта общая схема взаимоотношений групп пухоедов и вшей принципиально не изменяется (см. выше).
Rhynchophthirina Anoplura
\ /
Ischnocera \ /
\ \ /
Amblycera \ \/
\ \ /
\ \ /
\ \ /
\ \/
\ /
\ /
\ /
\/
/
Ограниченная подвижность, почти строгая приуроченность к определенной особи хозяина, а для вшей — и соответствие органов прикрепления толщине волос хозяина являются предпосылками для координированной эволюции паразитов и их хозяев — к их коэволюции. Косвенным свидетельством коэволюции является факт распространенной специфичности пухоедов и вшей в отношении выбора хозяев: многие виды заражают лишь один вид хозяев. Однако исключения столь же поразительны: хозяевами Menacanthus eurysternus являются 118 видов птиц из 20 семейств[3]! На уровне семейств специфичность часто проявляется в выборе хозяев из одной или нескольких групп (см. ниже). Строгий анализ соответствия кладограмм этих паразитов кладограммам их хозяев показал, что значительную долю разнообразия вшей и пухоедов на уровне родов можно объяснить коэволюцией. Тем не менее, заметную роль играют такие явления, как смена хозяев и независимое видообразование у паразита [24][25][26].
[править]Система
Система Phthiraptera ранее представляла собой два отдельных отряда: Mallophaga (пухоеды) и Anoplura (сосущие вши). Стремление к отражению филогении в системе приводило к понижению рангов этих двух отрядов до подотрядов в пределах Phthiraptera, а позднее и к уравниванию рангов всех клад пухоедов и вшей. Последнюю ситуацию мы и наблюдаем сегодня, имея четыре подотряда: Amblycera, Ischnocera, Rhynchophthirina и Anoplura. Система семейств внутри подотрядов является довольно стабильной. Однако взгляды на систему Ischnocera не устоялись: некоторые семейства и даже рода предполагаются пара- или полифилетическими, а подавляющее большинство видов сосредоточено в сборном семействе Philopteridae[21].
Семейства отряда Phthiraptera (в скобках указан круг хозяев) [19][21]:
Подотряд Amblycera
Boopiidae (австралийские сумчатые)
Gyropidae (грызуны)
Laemobothriidae (пастушковые, аистовые, ястребиные)
Menoponidae (птицы)
Ricinidae (колибри, воробьинообразные)
Trimenoponidae (южноамериканские сумчатые, грызуны)
Подотряд Ischnocera
Goniodidae (птицы)
Heptapsogasteridae (птицы)
«Philopteridae» (птицы)
Trichodectidae (плацентарные)
Trichophilopteridae (лемуровые, индриевые)
Подотряд Rhynchophthirina
Haematomyzidae (слоны, два вида свиней)
Подотряд Anoplura
Echinophthiriidae (ластоногие, куньи)
Enderleinellidae (беличьи)
Haematopinidae (копытные)
Hamophthiriidae (шерстокрылые)
Hoplopleuridae (насекомоядные, грызуны, зайцеобразные, приматы)
Hybothiridae (трубкозуб)
Linognathidae (копытные, псовые, даманы)
Microthoraciidae (верблюдовые)
Neolinognathidae (прыгунчики)
Pecaroecidae (пекариевые)
Pedicinidae (мартышковые обезьяны)
Pediculidae (цепкохвостые и человекообразные обезьяны)
Pthiridae (человекообразные обезьяны)
Polyplacidae (грызуны, насекомоядные, приматы, зайцеобразные)
Ratemiidae (лошадиные)
[править]См. также

Пухопероеды
[править]Примечания

↑ Показывать компактно

↑ Robert G. Foottit, Peter H. Adler Insect Biodiversity: science and society. — Blackwell Publishing Ltd, 2009. — С. 31. — 642 с. — ISBN 978-1-4051-5142-9
↑ 1 2 Smith, V.S. (2003). Lousy phylogenies: Phthiraptera systematics and the antiquity of lice. Proceedings of 1st Dresden Meeting on Insect Phylogeny: 150—151
↑ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 Johnson, K.P. & D.H. Clayton (2003). The biology, ecology, and evolution of chewing lice. In: The chewing lice: World checklist and biological overview. Illinois Natural History Survey Special publication 24: 1-25
↑ Kristensen, N.P. (2005). A compendum of hexapod systematics. Natural History Museum of Denmark, University of Copenhagen. 44 pp.+figs.
↑ Fernando, W. (1933). The development and homologies of the mouth-parts of the head-louse. Quarternary Journal of Microscopic Sciences, New Series 76: 231—241
↑ Gullan, J.P., P.S. Cranston & K. Hansen McInnes (2004). The insects: an outline of entomology. Blackwell Publ. 505 pp.
↑ 1 2 3 Covacin, C. & S.C. Barker (2007). Supergroup F Wolbachia bacteria parasitise lice (Insecta: Phthiraptera). Parasitology Research 100 (3): 479—485
↑ Werren, J.H. (1997). Biology of Wolbachia. Annual Reviews — Entomology 42: 587—609
↑ Perotti, M.A., S.S. Catalá, A.V. Ormeño, M. Żelazowska, S.M. Biliński & H.R. Braig (2004). The sex ratio distortion in the human head louse is conserved over time. Genetics 5 (10): 1-13
↑ Kyei-Poku, G.K., D.D. Colwell, P. Coghlin, B. Benkel & K.D. Floate (2005) On the ubiquity and phylogeny of Wolbachia in lice. Molecular Ecology 14 (1): 285—294
↑ Sasaki-Fukatsu, K., R. Koga, N. Nikoh, K. Yoshizawa, S. Kasai, M. Mihara, M. Kobayashi, T. Tomita & T. Fukatsu (2006). Symbiotic bacteria associated with stomach discs of human lice. Applied and Enviromental Microbiology 72 (11): 7349-7352
↑ Allen, J.M., D.L. Reed, M.A. Perotti & H.R. Braig (2007). Evolutionary relationships of Candidatus Riesia spp., endosymbiotic Enterobacteriaceae living within hematophagous primate lice. Applied and Enviromental Microbiology 73 (5): 1659—1664
↑ Fukatsu, T., R. Koga, W.A. Smith, K. Tanaka, N. Nikoh, K. Sasaki-Fukatsu, K. Yoshizawa, C. Dale & D.H. Clayton (2007). Bacterial endosymbiont of the slender pigeon louse, Columbicola columbae, allied to endosymbionts of grain weevils and tsetse flies. Applied and Enviromental Microbiology 73 (20): 6660-6668
↑ Kettle, D.S. (1984). Medical and veterinary entomology. Routledge Publ. 658 pp.
↑ Cole, 1999
↑ Roux, V. & D. Raoult (1999). Body lice as tools for diagnosis and surveillance of reemerging diseases. Journal of Clinical Microbiology 37 (3): 596—599
↑ Badiaga, S., P. Brouqui & D. Raoult (2005). Autochthonous epidemic typhus associated with Bartonella quintana bacteremia in a homeless person. The American Journal of Tropical Medicine and Hygiene 72 (5): 638—639
↑ Johnson, K.P., K. Yoshizawa & V.S. Smith (2004). Multiple origins of parasitism in lice. Proceedings of the Royal Society of London B 271: 1771—1776
↑ 1 2 Grimaldi, D.A. & M.S. Engel (2005). Evolution of the insects. Cambridge University Press. 755 pp.
↑ Johnson, K.P. & M.F. Whiting (2002). Multiple genes and the monophyly of Ischnocera (Insecta: Phthiraptera). Phylogenetics and Evolution 22 (1): 101—110
↑ 1 2 3 Smith, V.S. (2001). Avian louse phylogeny (Phthiraptera: Ischnocera): a cladistic study based on morphology. Zoological Journal of the Linnean Society 132: 81-144
↑ Smith, V.S., R.D.M. Page & K.P. Johnson (2004). Data incongruence and the problem of avian louse phylogeny. Zoologica Scripta 33 (3): 239—259
↑ Barker, S.C., M. Whiting, K.P. Johnson, A. Murrell (2003). Phylogeny of the lice (Insecta, Phthiraptera) inferred from small subunit rRNA. Zoologica Scripta 32 (5): 407—414
↑ Marshall, I.K. (2002). Congruence and cospeciation: morphological and molecular phylogenetics of the Amblycera (Phthiraptera). PhD Thesis, University of Glasgow, 252 pp.
↑ Reed et al., 2007
↑ Paterson, A.M., G.P. Wallis, L.J. Wallis & R.D. Gray (2000). Seabird and louse coevolution: complex histories revealed by 12S rRNA sequences and reconciliation analyses. Systematic Biology 49 (3): 383—399
[править]Ссылки

Britannica Online Encyclopedia: Lice (Phthiraptera)
Discover Life — Insecta: Phthiraptera
Phthiraptera in The Tree of Life Web Project
Phthiraptera Central
[скрыть] Отряды насекомых (Insecta)
Царство: Животные • Тип: Членистоногие • Подтип: Трахейные • Надкласс: Насекомые •
Современные Archaeognatha (Древнечелюстные) • Blattodea (Таракановые) • Coleoptera (Жуки) • Dermaptera (Уховёртки) • Diptera (Двукрылые) • Embioptera (Эмбии) • Ephemeroptera (Подёнки) • Hemiptera (Полужесткокрылые) • Hymenoptera (Перепончатокрылые) • Isoptera (Термиты) • Lepidoptera (Бабочки) • Mantodea (Богомолы) • Mecoptera (Скорпионницы) • Megaloptera (Большекрылые) • Neuroptera (Сетчатокрылые) • Notoptera (Тараканосверчки) • Odonata (Стрекозы) • Orthoptera (Прямокрылые) • Phasmatodea (Палочники) • Phthiraptera (Пухоеды и вши) • Plecoptera (Веснянки) • Psocoptera (Сеноеды) • Raphidioptera (Верблюдки) • Siphonaptera (Блохи) • Strepsiptera (Веерокрылые) • Thysanoptera (Трипсы) • Thysanura (Щетинохвостки) • Trichoptera (Ручейники) • Zoraptera (Зораптеры)
† Вымершие Archodonata • Caloneurida • Carbotriplurida • Coxoplectoptera • Diaphanopterodea • Eoblattodea (Пратараканы) • Geroptera • Glosselytrodea • Heraridea (Герариды, Гераридеи) • Hypoperlida • Meganeuroptera • Meganisoptera (Protodonata) • Megasecoptera • Megasecopterida • Miomoptera • Monura • Nakridletia • Paoliida (Паолиидовые) • Palaeodictyoptera • Permoplectoptera • Proorthoptera • Protanisoptera • Protelytroptera • Protephemerida • Protozygoptera • Syntonoptera • Titanoptera (Титаноптеры)
Категории: Животные по алфавитуПухоеды и вшиОтряды членистоногих

قس چینی

蝨毛目(louse)是原蝨目和食毛目的合稱，通稱虱或虱子全世界約有3,000種。虱寄生于人体、其他哺乳动物（除了单孔目和蝙蝠外）和鳥類的身上。以人类为宿主的虱有三种：人头虱、人体虱和阴虱（又称耻阴虱）。其中，人头虱和人体虱属于人虱科（Pediculus humanus），阴虱属于阴虱科（Pthirus pubis）。
虱体型较小，无翅，身体扁平，寄生于毛发处，有善于勾住毛发的足（攫握器）。虱为渐变态发育，终生寄生于宿主体表，以宿主血液、毛发、皮屑等为食。寄生于人体的虱主要以宿主血液为食，其若虫每日吸血1次，成虫每日吸血数次。
目录 [显示]
[编辑]分類

[编辑]蝨亞目 Anoplura
蝨亞目又名吸蝨亞目[1]。
海獸蝨科 Echinophthiriidae
松鼠蝨科 Enderleinellidae
獸蝨科 Haematopinidae：又名血虱科[1]
鉤蝨科 Hamophthiriidae
甲脅蝨科 Hoplopleuridae
土豬蝨科 Hybothiridae
毛蝨科 Linognathidae：又名鄂虱科[1]
駱蝨科（微胸蝨科）Microthoraciidae
新毛蝨科（新顎蝨科）Neolinognathidae
蠻豬蝨科 Pecaroecidae
猿蝨科 Pedicinidae
蝨科 Pediculidae
人头虱：寄生于人类头发中，体长约3mm，雌虱略大于雄虱，身体狭长，呈灰白色或白色，分为头胸腹三部分，有3对足。头虱产卵于发根处，以耳后居多，卵椭圆形，白色，俗称虮子。卵孵化后的若虫称为虮，虮较虱外形相似、但体型较小，尤其是腹部较成虫短小。若虫蜕皮3次后成为成虫。
人体虱：人体虱又称衣虱，寄生于人类躯干和四肢，不吸血时隐藏于衣物缝隙褶皱内。体虱外表与头虱相似，但体型略大。
陰蝨科 Phthiridae
阴虱：主要寄生于人体阴毛处，也有寄生于睫毛、腋毛、眉毛、头发及其他浓密体毛处的报道。阴虱体型较体虱、头虱为小，约1~3mm，身体扁平，呈灰白色，外形如同螃蟹，故又称蟹虱（crab louse）。阴虱卵产于阴毛根部，椭圆形，红褐色或铁锈色。卵孵化后的若虫比成虫小，也以血液为食。
細毛蝨科 Polyplacidae
驢蝨科（馬蝨科）Ratemiidae
[编辑]象蝨亞目 Rhyncophthirina
象蝨科 Haematomyzidae
[编辑]絲角亞目 Ischnocera
Heptapsogasteridae
Goniodidae
長角羽蝨科（長角鳥蝨）Philopteridae
獸羽蝨科 Trichodectidae
[编辑]鈍角亞目 Amblycera
袋鼠羽蝨科（袋鼠鳥蝨科）Boopidae
鼠鳥蝨科 Gyropidae
水鳥蝨科 Laemobothriidae
短角鳥蝨科 Menoponidae
鳥蝨科 Ricinidae
毛羽蝨科（毛鳥蝨科）Trimenoponidae
[编辑]疾病

虱病本身是寄生虫疾病，虱吸血时会向人体内注入唾液以防止血液凝聚，因而使人产生搔痒感。人亦可能因抓搔而使皮肤破损、溃烂和细菌感染。此外，人体虱还可传播流行性斑疹伤寒、战壕热、回归热等恶性传染病。
阴虱本身并不传播其他疾病，但是由于阴虱主要通过性行为传播，故属于性传播疾病的一种。
[编辑]參考來源

^ 1.0 1.1 1.2 吸血虱（Sucking Lice）. 动物卫生监督交流 [2011-08-23] （简体中文）.
查看条目评分
给本文评分
这是什么？
可信度
客观性
完整性
可读性
我非常了解与本主题相关的知识（可选）

提交评分
2个分类：蝨毛目寄生动物

شپش حشره کوچکی است خونخوار ، دارای 6 پا و بدون بال و به رنگ سفید مایل به خاکستری تیره یا روشن که از طریق تخم گذاری تولید مثل می کند. تخم شپش سفید رنگ و کوچک است و رشک نامیده می شود.
شپش این تخمها را به درز لباسها و یا موها می چسباند شپش در لابه لای موهای سر و پشت گوشها و گردن و درز لباسها زندگی می کند و فقط به خاطر تغذیه به روی سطح بدن می چسبد و خون می مکد . مکیدن خون باعث خارش در محل گزش می شود.
خارش می تواند زمینه بروز زرد زخم را فراهم نماید. شپش تن باعث انتقال بعضی از بیماریهای خطرناک مثل تیفوس می شود.
راه انتقال
این حشره توسط تخم شپش ( رشک) و یا خود انگل از فردی به فرد دیگر منتقل می شود ، شپش بسرعت از افراد آلوده به دیگران منتقل می شود.
درمان
درمان از طریق استفاده از شامپوی پرمترین می باشد همچنین استفاده از شانه دندانه ریز در درمان بیماری سرعت بخش خواهد بود.
پیشگیری
- شستشوی مرتب و تمیز نگهداشتن بدن و موی سر
- شانه زدن مرتب موی سر
- تمیز نگه داشتن شانه و برس خود
- شستن لباسها و ملحفه ها با دست یا ماشین لباسشویی و خشک کردن انها در آفتاب و یا با خشک کن و اطو
- استفاده نکردن لباسها ووسایل شخصی دیگران مانند : شانه ، برس ، روسری ، کلا ، حوله ، گل سر ، تل سر ، کش سر و..
مدت ممنوعیت از مدرسه
تا زمانی که شپش زنده و تخمهای موجود در موی سر و بدن لباسها از بین نرفته اند لازمست دانش آموز از رفتن به مدرسه خودداری نماید.
اقدامات در مدارس
• آموزش به سه گروه هدف ( دانش آموزان ، اولیا دانش آموزان ، کارکنان مدارس ) در خصو شستشوی لباس و ملحفه در آب گرم 55 درجه سانتیگراد به مدت بیست دقیقه و یا خشکشویی آنها برای از بین بردن شپش و رشک و ضد عفونی گروهی البسه و رختخواب و سایر وسایل مورد استفاده شخصی مثل شانه ویرس و...
• بازرسی مستقیم موی سر و در صورت لزوم بدن و لباس افراد آلوده و البسه و متعلقات آنها
• استفاده از داروی ضد شپش در افراد آلوده
توصیه های لازم برای پیشگیری از بیماریهای شایع در سنین مدرسه
1- از آب آشامیدنی سالم و بهداشتی استفاده شود.
2- طرز تهیه کلر مادر و نحوه استفاده آن به والدین و دانش آموزان آموزش داده شود.
3- از شنا کردن در استخرهای آلوده و آبهای راکد خودداری شود.
4- برای شستشوی دست و صورت به خصوص چشمها از آب تمیز استفاده شود.
5- سبزیجات و میوه جات قبل از مصرف ضد عفونی شود.
6- قبل از صرف غذا و بعد از توالت رفتن دستها را با آب صابون بشویند.
7- حداقل هفته ای دو بار در زمستان و سه بار در تابستان حمام کنند و لباسهای زیر را در صورت آلودگی به شپش با آب جوش شسته و اتو کنند.
8- تا حد ممکن غذا را به اندازه مصرف تهیه نمایند و اضافی آن را در یخچال نگهداری کنند.
9- از مصرف مواد غذایی غیر بهداشتی مانند آب نباتهای رنگی و لواشکهای غیر بهداشتی و.. خودداری کنند.
10-با انجام آزمایشات لازم از سلامتی مسئول بوفه مدرسه اطمینان حاصل شود و در صورت بیماری تا درمان کامل از ادامه کار وی جلوگیری شود.
11-از وسایل شخصی استفاده نموده و هرگز از وسایل دیگران مانند حوله ، لیوان ، شانه و مسواک استفاده نکنند.
12-از ریختن خلط و آب دهان در کوچه و معابر عمومی خودداری شود.
13-در هنگام سرفه و عطسه جلوی دهان را با دستمال تمیز بگیرند.
14-دفع مدفوع به طریقی بهداشتی انجام گیرد.
15-دستشویی ها و توالت ها به طور مرتب ضد عفونی شود.
16- به محض مشاهده بیماری های مسری خطرناک موارد مشاهده شده به مرکز بهداشتی درمانی اطلاع داده شود.
17-تا بهبود کامل و تائید پزشک مبنی بر سلامتی دانش آموز از حضور او در مدرسه جلوگیری شود.
18-از شیر پاستوریزه استفاده کنند و در صورت عدم دسترسی به شیر پاستورزیه شیر را به مدت 20 دقیقه جوشانده و سپس مصرف کنند.


قس


شپشهای سر، حشرات انگلی هستند که بطور معمول در موی افراد دیده می شود .البته اطلاعات مشخصی براینکه چه تعداد افراد سالیانه دچار شپش می شوند ، موجود نیست.
● چه افرادی در خطر احتمال روبرو شدن با شپش سر هستند ؟
افرادی که ارتباط نزدیک با اشخاص مبتلا به شپش سر هستند قرار بگیرند ، مخصوصا ارتباط سربه سر ، بیشتر احتمال دارد که دچار شپش شوند.
گاهی اوقات شپش سر از طریق تماس با لباسهای فرد مبتلا مانند کلاه ، مقنعه و کت یا سایر وسایل شخصی نظیر حوله و مسواک که متعلق به شخص مبتلاباشد ، انتقال می یابد . بچه ها در سنین بین ۱-۳ سال یا قبل از دوران مدرسه و خانواده هایشان بیشتر مورد هجوم این شپش ها قرار می گیرند . در آمریکا و افریقا به ندرت شپش سر بروز می کند. بهداشت شخصی و تمیزی درمدرسه و خانه ارتباطی با شپش سر ندارند .
● شپش های سر چه شکلی اند ؟
سه نوع شپش داریم .
۱) تخم رشک (Nit)
۲)نیمف nymph
۳)بالغ
رشک/ شکل تخم مرغی(Nit) : این نوع ، تخم شپش های سر هستند که بسیار کوچکند و به اندازه گره در گلو هستند که به سختی دیده می شوند و گاهی با شوره سر یا قطرات اسپری مو اشتباه می شوند . این نوع شپش ها در موی سر خانمهای در پایه میله مو ، نزدیک فرق سر قرار می گیرند که یک هفته بعد بیرون می آیند . تخم هایی که می خواهند بیرون بیایند معمولا در ¼ اینچی پوست فرق سر قرار می گیرند .
● از نشانه ها و علائم ابتلا به شپش سر چیست ؟
▪ خاریدن : فرد احساس می کند چیزی در سر فرد حرکت می کند.
▪ خارش : از حساسیت به نیش حشرات بوجود می آید
▪ زخم هایی در سر که بر اثر خارش بوجود آمده . این زخم ها گاهی مورد هجوم قرارمی گیرند .
● چگونه بچه ها به شپش سر مبتلا می شوند ؟
ارتباط با اشخاص مبتلا ، معمول ترین راه ابتلا به شپش سر است . ارتباط سر به سر هنگام بازی در مدرسه و خانه و زمینهای بازی و چادرها از معمول ترین راههای ابتلا است . و موارد ذیل :
- پوشیدن لباسهایی مثل کلاه ، مقنعه ، کت ، لباسهای ورزشی ، روبان موها که قبلا فرد مبتلا استفاده کرده .
- شانه ومسواک و حوله مورد هجوم قرار گرفته .
- تخت ، بالش ، کاناپه ، فرش ، وسایل حیوانات که اخیرا با فرد مبتلا در تماس بوده اند .
از کمترین راههای ابتلا به شپش سر می باشند .
● چگونه شپش سر تشخیص داده می شود ؟
با نگاه دقیق و ریز بینانه در موها و فرق سر افراد ، می توان انواع شپش ها را تشخیص داد . یافتن نوع نیمف و بالغ شپش سخت تر است چون معمولا تعداد آنها کم است و می توانند به سرعت از زیر انگشتان جستجوگر حرکت کنند. اگر شپش های خزنده دیده نشد باید به دنبال تخم های ¼ اینچ که در پوست سر فرد مبتلا به طور ثابت قرار می گیرند ، بود و آنها را درمان کرد .
اگر فقط بیش از ¼ اینچ تخم (رشک) در پوست سر دیده شود و شپش بالغ و نیمف دیده نشد این هجوم برای زمان های گذشته است و لزومی به درمان ندارد . اگر شما مطمئن نیستید که فرد مبتلا به شپش هست یا خیر باید به معلم بهداشت مدرسه ، مشاور بهداشتی در ساختمان پزشکان مراجعه کرد.