قنواء
نویسه گردانی:
QNWʼʼ
قنواء. [ ق َن ْ ] (ع ص ) مؤنث اقنی . زن بلندبینی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قنوع . [ ق َ ] (ع ص )خورسند بسندکار به بهره ٔ خود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِ) نشیب و پست-ی . || بلند و بلندی . از اضداد است . ...
قنوع . [ ق ُ ] (ع مص ) مایل گردیدن شتر بسوی خوابگاه و پیش اهل خود آمدن . || از چراگاه ترش گیاه بسوی شیرین گیاه آمدن . || به بلندی برآم...