 
        
            آلا
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼALA
    
							
    
								
        آلا. (اِخ ) نام  یکی  از آبادیهای  سقزکردستان  و نام  پیشین  آن  «ایلو» است . (فرهنگستان ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                         کلمه اشتباه "علی ایحال = در هر حال
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        الا الذین . [ اِل ْ لَل ْ ل َ ] (اِخ ) در بیت  زیر رمز است  از آیه ٔ :  الا الذین  آمنوا وعملوا الصالحات  (قرآن  227/26) که  در آن  شاعران  نیکوکار از...
                    
										
                 
            
									 
        
            
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین یکی از شخصیتهای داستانی هزار و یک شب است.[۱] یکی از معروف ترین داستانهای مرتبط با کتاب هزار و یک شب که گرچه بخشی از متن اصلی نیست. آنتوان ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        لاحکم  الا. [ ح ُ م َ اِل ْ لا لِل ْ لاه  ] (ع  جمله ٔ اسمیه ) یعنی  فرمانی  نیست  جز خدای  تعالی  را. شعار خوارج  به  روز صفین  و نهروان . قول  خوارج...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاء ایامی . [ ع َ ءِ ] (اِخ ) ابن  عبدالکریم  محدثی  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاء حضرمی . [ ع َ ءِ ح َ رَ ] (اِخ ) رجوع  به  علأبن  حضرمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاء سمنانی . [ع َ ءِ س ِ ] (اِخ ) رجوع  به  علاءالدوله ٔ سمنانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوسهل  علا. [ اَ س َ ل ِ ؟ ] (اِخ ) رجوع  به  ص  531 تاریخ بیهقی  چ  ادیب  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاء الحضرمی . [ ع َ ئُل ْ ح َ رَ ] (اِخ ) رجوع  به  علأبن  حضرمی  شود.