اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابراهیم

نویسه گردانی: ʼBRʼHYM
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) کوهی است در کرمان زمین که آنرا کوه ابراهیم نامند. (مؤیدالفضلا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه
ده حوت ابراهیم . [ دِه ْ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در پنج هزارگزی دشتیاری . سکنه ٔ آن 400 ت...
سلطان ابوالمظفر ظهیرالدوله رضی‌الدین ابراهیم بن مسعود بن محمود غزنوی (زادهٔ ۴۲۴ هجری قمری/۱۰۳۳ میلادی- مرگ ۴۹۲ هجری قمری/۱۰۹۹ میلادی) نهمین فرمانروای ...
ابراهیم بن زیاد. [ اِ م ِ ن ِ ](اِخ ) او راست : کتاب فی الادب للمهدی . (ابن الندیم ).
ابراهیم بن حمزه . [ اِ م ِ ن ِ ح َ زَ ] (اِخ ) تاج الدین . از مردم ادرنه . کتابی در تفسیر بنام جامعالانوار نگاشته است . وفات 970 هَ .ق .
ابراهیم بن خالد. [ اِ م ِ ن ِ ل ِ ] (اِخ )ابن یمان الکلبی . رجوع به ابوثور ابراهیم ... شود.
ابراهیم بن سعید. [ اِ م ِ ن ِ س َ ] (اِخ ) ابواسحاق رفاعی . نحوی و ادیب . از کودکی کور بود و در جامع واسط بدرس عبدالغفار حصبی حاضر میشد. از واسط...
ابراهیم بن سنان . [ اِ م ِ ن ِ س ِ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن سنان بن ثابت بن قره ٔ حرانی صابی (296-336 یا 338 هَ .ق .). مهندس و ریاضی دان ...
ابراهیم بن سیار. [اِ م ِ ن ِ س َی ْ یا ] (اِخ ) النظّام البصری ، مکنی به ابواسحاق . پیشوای فرقه ٔ نظامیه ٔ معتزله ، از قدمای علماء بصره و یکی ...
ابراهیم بن سیما. [ اِ م ِ ن ِ ] (اِخ ) یکی از امرای موسی بن بغا. در اثنای محاربه ٔ زنج ، والی اهواز بوده است و تا آنگاه که موسی آن نواحی ر...
ابراهیم بن شرکب . [ اِ م ِ ن ِ ش ُ ک َ ] (اِخ ) پسر مسلم . در اواسط قرن سوم هجری بر نواحی مرو و نیشابور مسلط شد و دعوی استقلال کرد.او پسر ارشد م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.