اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابومحمد

نویسه گردانی: ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن اسماعیل میکالی . کاتب و ادیبی بلیغ. او صدهزار شعر از قدما و متأخرین از برداشت و گاهی بطرز ادبا شعر می سرود و از اوست :
یوم دجن قدتناهی طیبه
و حقیق ان یحیا بالمطر
هل یجوز الصحو فی اثنائه
ان ّ هذاالرأی من احدی الکبر.
(از تعلیقات ادیب پیشاوری بر تاریخ بیهقی ). و بیهقی گوید: و دیگری در باب جوانان نیکو گفته است :
ان الامور اذا الاحداث دبرها
دون الشیوخ تری فی بعضها خللا.
و از بوعلی اسحاق شنودم گفت بومحمد میکالی گفتی چه جای بعض است که فی کلّها خللا.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نافع الاقرع .مولی بنی غفار. محدث است و از ابی قتاده روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نافعبن جبیربن مطعم . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نجم الدین یمنی . شاعر. رجوع به عمارةبن ابی الحسن علی بن زیدبن احمد حکمی ملقب به نجم الدین ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نجیح . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نظامی .الیاس بن یوسف بن زکی مؤید. رجوع به نظامی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نوح بن نصربن احمد.چهارمین از پادشاهان سامانی . رجوع به نوح ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )نوح بن نصربن اسماعیل سامانی . رجوع به نوح ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نوح بن نصر سامانی . متوفی 343 هَ . ق . رجوع به نوح ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ولی الدوله . رجوع به ابن خیران ولی الدوله ... و رجوع به احمدبن علی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) وهب بن اسماعیل الأسدی . محدث است و محمدبن المثنی ابوموسی از او روایت کند و ثقه است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.