گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اربی نویسه گردانی: ʼRBY اربی . [ اُ ] (اِخ ) ۞ شهریست تجاری در فرانسه از اعمال رَن علیا، از ناحیه ٔ ریبوویلّه ، دارای 3976 تن سکنه . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه واژه معنی عربی عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن سعیدبن عربی الطائفی ، راوی است . عربی عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) قاضی ابوبکر مالکی است . (منتهی الارب ) (لباب الانساب ). عربی عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) محمدبن السائح الرباطی الشرقی العمری التیجانی از مردم قرن سیزدهم هجری است و او راست بغیةالمستفید بشرح منیةالمرید ... عربی عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ حاتمی طائی است . (منتهی الارب ). عربی عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) محمد الفاسی . رجوع به عربی ابوحامدبن یوسف ... و معجم المطبوعات شود. عربی عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) یحیی بن حبیب بن عربی بصری از محدثان بود. از معتمر روایت دارد. عبدالرحمان بن مهدی و جز او از وی روایت کرده اند. (از ... عربی عربی . [ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر، جلگه و گرمسیر 332 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ ... ابن عربی ابن عربی (به عربی: ابن عربی) با نام کامل أبو عبدالله محمد بن علی بن محمد إبن عربی الحاتمی الطائی الأندلسی المرسی الدماشقی (زادهٔ ۲۶ ژوئیه ۱۱۶۵ – درگذ... صمغ عربی صمغ عربی به فارسی «ازدوتازی» و به فرانسویGomme arabique وGomme de senegal و به انگلیسیGum arabic نامیده میشود. صمغی است که از شاخههای آکاسیا به خص... چاه عربی چاه عربی .[ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر که در 18 هزارگزی جنوب باختر برازجان و یک هزارگزی شوسه ٔ بر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۸ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود