گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اربی نویسه گردانی: ʼRBY اربی . [ اُ ] (اِخ ) ۞ شهریست تجاری در فرانسه از اعمال رَن علیا، از ناحیه ٔ ریبوویلّه ، دارای 3976 تن سکنه . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه واژه معنی زبان عربی زبان عربی . [ زَ ن ِ ع َ رَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به عرب و عربی شود. حرمل عربی حرمل عربی . [ ح َ م َ ل ِ ع َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مولی . و آن نوعی حرمل است . و رجوع به حرمل ابیض و حرمل شود. گرهن عربی گرهن عربی . [ گ ِ رِ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان ، کنار راه مالرو گله دار به وراوی . هوای آن گرم و دارای 64 تن سکنه... عربی پاشا عربی پاشا. [ ع َ رَ ] (اِخ ) پیشوای انقلاب عربی است . به سال 1250 هَ . ق . در یکی از دهات مصر متولد شد.تحصیلات خود را در مدرسه ٔ الازهر بپایان... طاق قبو عربی القبو (أو العقد القنطری) هو هیکل تسقیفی معماری مکور من الداخل. من الناحیة الإنشائیة یعمل القبو کوحدة واحدة تنقل الأحمال من هیکل السقف إلى الجدران أو ا... ملولی عربی ملولی عربی . [ م َ ی ِ ع َ رَ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ خدیوی ممسنی فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 90). آکاسیای عربی آکاسیای عربی گونههای مختلف این درختچه را بهطور کلی «آکاسیای عربی» میخوانند. در عربستان، افریقا و جنوب ایران میروید. در جنوب ایران انواع آن دارای ن... کندر لبان عربی صَمغ کُندُر که از گیاه کندر گرفته میشود به عنوان خوشبو کننده استفاده میشود. صمغ کندر را معمولاً با اسفنددانه میسوزانند. برای استخراج صمغ کندر، به ... ابوبکربن عربی ابوبکربن عربی . [ اَ بو ب َ رِ ن ِ ع َ رَ ] (اِخ ) رجوع به ابن العربی ابوبکر محمد و ابن عربی ابوبکر محیی الدین محمد شود. قاضی ابن عربی قاضی ابن عربی . [ اِ ن ُ ع َ رَ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ. رجوع به ابن عربی ابوبکر شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۸ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود