اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن  ابراهیم بن  بزه . در ایضاح الاشتباه  علامه  «بَزه »، در برخی  نسخ  نجاشی  «بَزّ»، بی  هاء و بقول  شهید ثانی  «بَزّه » و بقول  ابن  داود «بُرّه » با راء. شیخ  طوسی  دررجال  خود او را در شمار اصحاب  صادق  (ع ) آورده  گوید:قصیر کوفی  است . نجاشی  نیز او را یاد و شیخ  در فهرست ، کتاب  وی  را روایت  کرده  است . و شرح  احوال  او در کتب رجال  متأخر نیز یاد شده . (تنقیح المقال  ج 1 ص 127).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  زاوه ٔ بخش  حومه ٔ شهرستان  تربت حیدریه ، در 12000 گزی  شمال  خاوری  تربت  حیدریه ، سر راه  شوسه ٔ عمومی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [ اِ ](اِخ ) دهی  از دهستان  صالح آباد بخش  صالح آباد شهرستان مشهد، در 8000 گزی  شمال  باختری  صالح آباد و 3000 گزی شمال  شوسه ٔ عمومی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [اِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  گلمکان  بخش  طرقبه ٔ شهرستان  مشهد، در 39000 گزی  شمال  باختر طرقبه . دامنه . سکنه 25 تن . شیعه . زبان  فار...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  پائین ولایت  بخش  فریمان  شهرستان  مشهد، در 75000 گزی  شمال  خاوری  فریمان ، سر راه  شوسه ٔ عمومی  جنت آبا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام  محلی  کنار راه  مشهد به  سرخش ، میان  شورک  و مزدوران ، در82500گزی  مشهد.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام  محلی  کنار راه  مشهد به  کاریز، میان  لنگر و باغ  سنگان ، در 158800 گزی  مشهد.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) اندیشکن .دهی  از دهستان  میان ولایت  بخش  حومه ٔ شهرستان  مشهد، در17000 گزی  شمال  باختری  مشهد و 1000 گزی  شمال  شوسه ٔ م...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ] (اِخ ) مکنی  به  ابواسحاق بن  ابراهیم  افندی  علائیه ٔ (قاضی  عسکر روم ایلی ). یکی  از علما و دانشمندان  عثمانی . وی  در ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) چلبی زاده  اسماعیل  عاصم افندی . یکی  از شیخ الاسلام های  دوره ٔ سلطان  مصطفی خان  ثالث . وی  پسر رئیس الکتاب  کو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) سیواسی . او راست  شرحی  بر ملتقی الابحر فی  فروع الحنفیة تألیف  ابراهیم بن  محمد حلبی  در چهار مجلد. وفات  او بس...