اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن  ابراهیم بن  بزه . در ایضاح الاشتباه  علامه  «بَزه »، در برخی  نسخ  نجاشی  «بَزّ»، بی  هاء و بقول  شهید ثانی  «بَزّه » و بقول  ابن  داود «بُرّه » با راء. شیخ  طوسی  دررجال  خود او را در شمار اصحاب  صادق  (ع ) آورده  گوید:قصیر کوفی  است . نجاشی  نیز او را یاد و شیخ  در فهرست ، کتاب  وی  را روایت  کرده  است . و شرح  احوال  او در کتب رجال  متأخر نیز یاد شده . (تنقیح المقال  ج 1 ص 127).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        شاهزاده  اسماعیل . [ دَ / دِ اِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  قهستان  بخش  کهک  شهرستان  قم . دارای  135 تن  سکنه . آب آن  از رودخانه ٔ وشنوه . محصول  آن  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد خانی . [ اِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  یوسف آباد بخش  تربت جام  شهرستان  مشهد، در 20000 گزی  خاور تربت جام  و 4000 گزی  شمال  شوسه ٔ نظامی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد سفلی . [ اِ دِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی  از دهستان  گاوکان  در سه فرسنگی  مشرق  گاوکان .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد بالا. [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  کربال  بخش  زرقان  شهرستان  شیراز، واقع در 31000 گزی  جنوب  خاوری  زرقان ، کنار راه  فرعی  بندامیر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شاه  اسماعیل  اول . [ اِ ل ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) مؤسس  سلسله ٔ صفویه . رجوع  به  اسماعیل  اول  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شاه  اسماعیل  دوم . [ اِ ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) از شاهان  صفویه . رجوع  به  اسماعیل  دوم  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شاه  اسماعیل  سوم . [ اِ ل ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) از پادشاهان  صفویه  است  پسر سید مرتضی  و مادر او دختر سلطان  حسین  اوّل  صفوی  است . رجوع  به  شاه  اس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حافظ اسماعیل پاشا. [ ف ِ اِ ] (اِخ ) رجوع  به  اسماعیل پاشا و قاموس  الاعلام  ترکی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قلعه  اسماعیل آقا. [ ق َ ع َ اِ ] (اِخ ) دهی  است  ازدهستان  نازلو بخش  حومه ٔ شهرستان  ارومیه ، واقع در 20هزارگزی  شمال  باختری  ارومیه  و پانصدگزی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد پائین . [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان  کربال  بخش  زرقان  شهرستان  شیراز، واقع در 6000 گزی  راه  فرعی  بندامیر به  کربان . جلگه ، معتدل ...