اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن  ابراهیم بن  بزه . در ایضاح الاشتباه  علامه  «بَزه »، در برخی  نسخ  نجاشی  «بَزّ»، بی  هاء و بقول  شهید ثانی  «بَزّه » و بقول  ابن  داود «بُرّه » با راء. شیخ  طوسی  دررجال  خود او را در شمار اصحاب  صادق  (ع ) آورده  گوید:قصیر کوفی  است . نجاشی  نیز او را یاد و شیخ  در فهرست ، کتاب  وی  را روایت  کرده  است . و شرح  احوال  او در کتب رجال  متأخر نیز یاد شده . (تنقیح المقال  ج 1 ص 127).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        صاحب  اسماعیل . [ ح ِ اِ ] (اِخ ) رجوع  به  صاحب بن  عباد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صالح  اسماعیل . [ ل ِاِ ] (اِخ ) ملقب  به  عمادالدین . رجوع  به  صالح  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آنقروی . [ اِ ل ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) یکی  از مشایخ  بزرگ  طریقت  مولوی  و شیخ  رسمی  مولویخانه ٔ غلطه . شرحی  بسیار خوب  برمثنوی  شریف  نگاشته  و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کلاته  اسماعیل . [ ک َ ت ِ اِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  مرکزی  بخش  فریمان  شهرستان  مشهد. محلی  در دامنه  و معتدل  است . (از فرهنگ  جغرافیایی  ای...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کلاته  اسماعیل . [ ک َ ت ِ اِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  ماروسک  بخش  سرولایت  شهرستان  نیشابور. محلی  در دامنه  و معتدل  است . (از فرهنگ  جغرافیای...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل  گوابر. [ اِ گ َ ب َ ] (اِخ ) دهی  جزء دهستان  املش  بخش  رودسر شهرستان  لاهیجان ، 12000 گزی  جنوب  باختر رودسر، 7000 گزی  خاور املش . کوهستان...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل  جفینه . [ اِ ج َ ن َ] (اِخ ) رجوع  به  اسماعیل بن  عبدالرحمان  جفینه  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آقامحله . [ اِ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  قریه ٔ طقان  بخش  بهشهر شهرستان  ساری ، در 1500 گزی  شمال  تکادشت . معتدل ، مرطوب ، مال...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل  محمودی . [ اِ م َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  شینه  بخش  خورموج  شهرستان  بوشهر، 48000 گزی  جنوب  خاوری  خورموج ، 500 گزی  باختر رودمند. جلگه . ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ده  شاه  اسماعیل . [ دِه ْ اِ ] (اِخ ) دهی  است  از بخش  میان کنگی  شهرستان  زابل . واقع در 9هزارگزی  شمال  باختر ده  دوست محمد. سکنه ٔ آن  100 تن . آ...