 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [اِ ] (اِخ ) ابن  عماربن  عیینةبن  الطفیل  الاسدی . یکی  از مشاهیر شعرای  عرب . وی  دولت  اموی  و عباسی  را درک  کرده  و در کوفه  نزول  کرد و بمدّاحی  و هجاء و عیش  و عشرت  و ساز و آواز مایل  و شیفته  بود. او دوستی  صادق  موسوم  به  ابن  رامین  در کوفه  داشته  که  خانه ٔ وی  بکثرت  کنیزان  خوش آواز ممتاز بود و از این رو شاعر از آن جا دل  کندن  نمیخواست  زیرا لعبتی  ربیحه  نام  که  مغنیه  و از کنیزان  عرب  بود دل  از وی  ربوده  بود. امیر کوفه  وی  را متهم  به  تبعیت  از شراة (فرقه ای  از خوارج ) کرد و گفت  که  آنان  در منزل  او اجتماع  کنند و وی  از دعاة مختار باشد، پس  او را بزندان  افکند و بعدها حکم بن  صلت  او را آزاد کرد. وی  هَجّائی  تندزبان  بود. رجوع  به  اعلام  زرکلی  (در کلمه ٔ ابن  عمار) و قاموس  الاعلام  ترکی  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  شرف الدین  عودی  عاملی  ملقب  بشیخ  شهاب الدین . وی  از ادبا و شعرای  جبل  عامل  که قبل  از 1097 هَ . ق . (سال  تألیف  ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  شعیب بن میثم  سمان  اسدی  کوفی . شیخ  طوسی  او را در عداد اصحاب صادق  (ع ) شمرده  است . (تنقیح المقال  ج  1 ص  135). میرز...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  شعیب  عَریشی .شیخ  طوسی  در رجال  خود او را در باب  «من  لم یرو عنهم »آورده  گوید: عبداﷲبن  جعفر از او روایت  کند. و در ف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  صاعد مکنی  به  ابوالحسن  قاضی القضاة. برادر ابوسعید محمدبن  صاعد قاضی القضاة. معاصر ابومحمد المعلی بن  احمد بیهقی . رجوع ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  البناء القفطی ، فقیه . خطیب  عیذاب . (عیون الانباء ج  2 صص  176-177).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  علی بن  عبداﷲبن  عباس . یکی  از خویشاوندان  خلفای  عباسی . وی  در سنه ٔ 183هَ . ق . از طرف  هارون الرشید بولایت ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [اِ ] (اِخ ) ابن  صباح . در باب  ضمان الصانع از کتاب  کافی  و من  لایحضره  الفقیه ، روایتی  از علی بن  حکم  از صاحب ترجمه  از ابی عبداﷲ آمده...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  صبیح . یکی  از بلغای  زبان  عرب . (ابن الندیم ). وی  کاتب  محمد امین بن  هارون الرشید بود. (حبیب السیر ج 2 جزو3 ص  89). و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن صدقه  قَراطیسی  کوفی . شیخ  طوسی  در رجال  او را در عداد اصحاب  صادق  (ع ) شمرده . (تنقیح المقال  ج  1 ص  135).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  صدیق  ملقب  به  ذرّاع . محدث  است .