اشعرة
نویسه گردانی:
ʼŠʽR
اشعرة. [ اَ ع ِ رَ ] (ع اِ) ج ِ شعار. (اقرب الموارد). رجوع به شعار شود.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
زبان اشاره ( به انگلیسی : Sign language ) نطام قراردادی خاص منظم و پیشرفته زبانی است که برای انتقال معنا، به جایاشکال صوتی یا نوشتاری در زبان، از اشکل...
اشاره ٔ قلبی . [ اِ رَ / رِ ی ِ ق َ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از الهام است . || کنایه از اشاره ٔ غیبی . (انجمن آرای ناصری ).
الم و اشاره . [ اِ م ُ اِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بمعنی ایماء و اشاره : با الم و اشاره به او فهمانید. با الم و اشاره به یکدیگر حالی ک...
این سه واژه عربی است؛ و پارسی جایگزین، این است: بژناماژه ی گومیگ bežnâmâžeye-gumig (بژنا: صفت. «سغدی» + آماژه: اشاره. «کردی» + گومیگ: مرکب. از...