اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الوی

نویسه گردانی: ʼLWY
الوی . [ اَل ْ وی ی ] (ع اِ) همان الوة بمعنی چوب عوداست . (دزی ج 1 ص 35). و رجوع به الوة و اُلُوّ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
علوی کلا. [ ع َل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 17 هزارگزی جنوب خاوری ساری مقابل هولار. ناحی...
علوی کلا. [ ع َ ل َ ک َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای دوازده گانه ٔ کجور شهرستان نوشهر است ، واقع در ساحل دریا، بین دهستانهای کچرود و گل رودپی . این...
علوی کلا. [ ع ِل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علوی کلا از بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقعدر 6 هزارگزی باختر المده و یک هزارگزی جنوب راه ش...
علوی کلا. [ ع ُل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دابو از بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 9 هزارگزی شمال آمل و در کنار رودخانه ٔ هراز. ناحیه ا...
علوی کلا. [ ع ُل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق کلارستان بخش چالوس شهرستان نوشهر واقع در 3 هزارگزی باختر چالوس و یک هزارگزی باختر ...
اشتر علوی . [ اَ ت َ رِ ع َ ل َ ] (اِخ ) متوفی بسال 151 هَ . ق . / 768 م .). عبداﷲبن محمدبن عبداﷲبن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع ). از سا...
حجة علوی . [ ح ُج ْ ج َ ت ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به ناصرخسرو شود.
طاهر علوی . [هَِ رِ ع َ ل َ ] (اِخ ) معروف به میرزا طاهر علوی . درتذکره ٔ نصرآبادی شرح حال وی بدینسان آمده است : جوان قابل صالحی است . در تح...
عالم علوی . [ ل َ م ِ ع ِ / ع ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان و عالم بالا. (ناظم الاطباء). مقابل عالم سفلی است و مراد افلاک و اجرام فلکی...
حسن علوی . [ ح َ س َ ن ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن عمرالاشرف بن زین العابدین علوی هاشمی ، مکنی به ابومحمد اطروش . سومین پادشاه علو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۷ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.