اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایناث

نویسه گردانی: ʼYNAṮ
ایناث . (ع مص ) (از «ان ث »)ماده زادن زن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ماده زادن . (المصادر زوزنی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ائناث . [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایناث شود.
ایناس . (ع مص ) دیدن چیزی و دانستن آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ). و منه : آنست منه رشداً؛ ای علمت...
عیناث . [ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء جبل عامل . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ایناس : این اسم عربی از کشور لبنان بوده و به معنی دختر زیبای وحشی ک به تنهایی در جنگلی زندگی میکرد و بعد از کشف ان دختر زیبا و وامرار زندگیش در بین مر...
ائناس . [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایناس شود.
کسانی را که دنبالشان میگردی ،اینجا هستند
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.