اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بح

نویسه گردانی: BḤ
بح . [ ب ُح ح ] (ع اِ) ج ِ اَبح ّ. (منتهی الارب ). ج ِ ابح به معنی دینار و تیر قمار. (آنندراج ). و رجوع به ابح شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۶ ثانیه
محصول دادن ثمری شدن
در گویش لری مردم ممسنی از شهرستان های استان پارس مردم برای سوگند یاد کردن به اجاق قسم می خوردند و میگفتند " به اجاقت قسم " که بی گمان این گونه سوگند د...
منصوب کردن، انتصاب
بمیل خود
«طور» و «خلاصه» عربی است و پارسی جایگزین به طور خلاصه این است: کیم بَهونا (سنسکریت)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این کَلاپ (= جمله) اربی است و پارسی آن اینهاست: آسَتی ãsati (سنسکریت: آسَتّی) سَمسَرگ samsarg (سنسکریت: سَمسَرگَ) سَمریوگ samriog (سنسکریت: سَمپرَی...
رو به زوال و نابودی رفتن
همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: اتسیاک atsyāk (سغدی)*** فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: ادویتا advitā (سنسکریت) بژارده bežārde (کردی)***فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.