 
        
            بست 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        BST 
    
							
    
								
        بست . [ ب ِ ] (اِخ ) نام  دیهی  است  به  کردستان  سزاردلان . (انجمن  آرا) (آنندراج ). دهی  است  از دهستان  خورخوره  دیواندره  شهرستان  سنندج  که در 42 هزارگزی  باختر دیواندره  در دره  شمالی  کوه  چهل چشمه  در کوهستان  واقع است . سرزمینی  است  سردسیر با 308 تن  سکنه . آبش  از چشمه  و محصولش  غلات ، حبوب  و شغل  مردمش  زراعت ، گله داری  و صنایع دستی  زنانش  جاجیم بافی  وراهش  مالرو است . (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج  5).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        توسعه یافته ، پهن شده ، امتداد یافته
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بسط نشینی. املاءِ ناصحیح «بست نشینی». رجوع شود به بَست.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قبض  و بسط. [ ق َ ض ُ ب َ ] (ترکیب  عطفی ، اِ مرکب ) از نظر صوفی  دو حالت  است  که  پس  از ترقی  عبد از حالت  خوف  و رجاءپیدا میشود. قبض  برای  عارف  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بسط پیدا کردن . [ ب َ پ ِ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) توسعه  یافتن . امتداد پیدا کردن .