 
        
            بست 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        BST 
    
							
    
								
        بست . [ ب ُ ] (اِخ ) نام  قلعه ای  است مشهور. (برهان ) (هفت  قلزم ) (ناظم الاطباء) (انجمن  آرا) (آنندراج ). قلعه ای  است  به  حدود افغانستان . رجوع  به جغرافیای  تاریخی  سرزمینهای  خلافت  شرقی  چ  1337 هَ . ش . بنگاه  ترجمه  و نشر کتاب  صص  369 - 368 و بعد شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        توسعه یافته ، پهن شده ، امتداد یافته
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بسط نشینی. املاءِ ناصحیح «بست نشینی». رجوع شود به بَست.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قبض  و بسط. [ ق َ ض ُ ب َ ] (ترکیب  عطفی ، اِ مرکب ) از نظر صوفی  دو حالت  است  که  پس  از ترقی  عبد از حالت  خوف  و رجاءپیدا میشود. قبض  برای  عارف  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بسط پیدا کردن . [ ب َ پ ِ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) توسعه  یافتن . امتداد پیدا کردن .