گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بشر نویسه گردانی: BŠR بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ۞ ابن فرقدخلیفه ٔ تمیم بن سعید عباسی بود. وی والی سیستان از جانب هادی خلیفه ٔ عباسی بود. برای خراج به سیستان آمدو به دست عثمان بن عماره در همان شهر بسال 172 هَ . ق . کشته شد. رجوع به تاریخ سیستان ص 151 و 152 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی بشر بشر.[ ب ِ ] (اِخ ) ابن حارث . از زاهدان بود و او را گفتاریست درباره ٔ ابراهیم بن ادهم و سالم خواص و وهب مکی و یوسف بن اسباط. رجوع به عیون ... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حارث یکی از صحابه و از قبیله ٔ قریش و در زمره ٔ کسانی بود که به حبشه هجرت کردند و او پس از وقعه ٔ بدر به حجاز بازگ... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حارث بن سریعبن بجادبن ... عبس عبسی . ابن شاهین او را یاد کرده و گوید: یکی از نه تن است که بر پیغمبر (ص ) وارد شده ... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حارث بن عمروبن حارثةبن هیثم بن ظفر انصاری اوسی ظفری . وی همان بشربن ابیرق است . ابن عبدالبر گوید: او ودو برادرش م... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حارث بن قیس بن عدی بن سعیدبن سهم قرشی سهمی . وی و برادرانش حرث ومعمر از مهاجران حبشه بودند... و برخی گفته اند نام... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حزن . و بقولی عبدةبن حزن . در صحبت وی اختلاف است . رجوع به عبدةبن حزن و الاصابة ج 1 ص 156 شود. بشر بشر. [ب ِ ] (اِخ ) ابن حسان . از صحابه بود و خبری از پیامبر (ص ) نقل کرد. رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 149 شود. بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حسین اصفهانی هلالی مکنی به ابومحمد تابعی است . وی اززبیربن عدی و عبدالرحمن روایت کرد و یحیی بن ابی بکر کرمانی از... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حسین قاضی ابوسعید. از مشاهیر ائمه ٔ داودیه (ظاهریه ) است که در سال 369 هَ . ق . از جانب عضدالدوله دیلمی بسمت قاضی ا... بشر بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حنش بن معلی یا بشربن عمر یا بشربن معلی . رجوع به بشربن معلی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۵ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود