پی
نویسه گردانی:
PY
پی . [ پ َ / پ ِ ] (اِ) ریع (در گندم و آرد وجز آن ). قوه ٔ کش آمدن . کشش . چسبندگی و قوت : این خمیر پی دارست ؛ چسبندگی و کشش دارد. گندمی پی دار؛ دارای قوت کش آمدن ، باریع. این آرد پی ندارد؛ بی کشش است .
واژه های همانند
۲۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
پی جوری . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) عمل پی جور. مصحف پی جوئی . رجوع به پی جوئی شود.
پی تیاس . (اِخ )دوست دامُن و این دو فیلسوف از پیروان طریقه ٔ فیثاغورس بودند. وقتی جبار سرقوسه ، دنیس جوان بکشتن پی تیاس فرمان داد و پی تیا...
پی داری . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) حالت پی دار. ریع. دارای چسبندگی و قوت . || دارای دنباله بودن .
پی خوره . [ پ َ / پ ِ خوَ / خ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) ۞ خرزهره . رجوع به خرزهره شود.
پی سوم .[ ی ِ سِوْ وُ ](اِخ ) ۞ پاپ مسیحی در 1503 م . میلادی . مولد زین ۞ . وی 27 روز در مقام پاپی بیش نبوده است .
پی سوده . [ پ َ / پ ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) لگدکوب شده . پایمال : بس مور کو ببردن نان ریزه ای ز راه پی سوده ٔ کسان شود و جان زیان کند.خاقانی ...
پی سوری . (اِخ ) ۞ نام طایفه ای از مردم داهی از سکاها بگفته ٔ استرابون . (ایران باستان ج 3 ص 2256).
پی سپار. [ پ َ / پ ِ س ِ ] (نف مرکب ) رونده و راهرو. (برهان ) : باد بهار بین که چو فراش خانگی در دشت و کوه شد به گه صبح پی سپار. ابن یمین ....
پی دوم . [ ی ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) ۞ (انئاس سیلویوس پیکولومی نی ) پاپ مسیحی از 1458 تا 1464 م . وی علیه دولت عثمانی تجهیز جنگ صلیبی کرد. عهد...
پی دهم . [ ی ِ دَ هَُ ] (اِخ ) (سارتو) ۞ پاپ مسیحی . از سال 1903 تا سال 1914 م . او ضد تجدد بود.