اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تات

نویسه گردانی: TAT
تات . (حرف اضافه + ضمیر) از «تا» و ضمیرمتصل بمعنی «تاترا» ضمایر متصل که به اسم و فعل متصل می شوند گاهی در ضرورت شعری که جمله مقلوب می شود بحرف (نظیر: تا، اگر، از) نیز متصل گردند :
دردستانی کن و درماندهی
تات رسانند بفرماندهی .

نظامی .


که دراصل چنین است : «تا بفرماندهی رسانندت »:
باز گشای ای نگار چشم به عبرت
تات نکوبد فلک به کوبه ٔ کوبین .

خجسته .


که در اصل چنین باشد: «تا فلک ترا به کوبه ٔ کوبین نکوبد»:
من ز هجای تو باز بود نخواهم
تات فلک جان و خواسته نکند لوغ .

منجیک .


تات شاعر بمدح در گوید
شادبادی و قصر تومعمور.

ناصرخسرو.


از پس پیغمبر و حیدر بدین در ره مده
یکرمه بیگانگان را، تات نفزاید عطب .

ناصرخسرو.


دیوت از راه ببرده ست بفرمای هلا
تات زیر شجر گوز بسوزند سپند.

ناصرخسرو.


خارش گیتی ز سرت کی شود
تات برانگشت یکی ناخنست .

ناصرخسرو.


بیگنهی تات کار پیش نیاید
و آنگه کت تب گلو گرفته گنهکار.

ناصرخسرو.


دین و خرد باید سالار تو
تات کند یارت سالار خویش .

ناصرخسرو.


نام نیکو را بگستر، شو بفعل خویش نیک
تات گوید ای نکو فعل آنکه او آوا کند.

ناصرخسرو.


تات بدیدم چنین اسیر هوی
بر تو دلم دردمند و پرخون شد.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
تات . (پسوند) مزید مؤخر (پساوند) است و جداگانه معنی ندارد. و در فارسی امروز متداول نیست این مزید مؤخر، آخر بعضی از کلمات بصورت «داد» آید:....
تات . (اِخ ) قومی پارسی . (مازندران و استراباد رابینو ص 63 بخش انگلیسی ). فارسی زبانان ، طایفه ای از ایرانیان . اهالی ولایات شمالی که به له...
در گویش مردم جنوب خراسان به معنای انسان گیج و هواس پرت است.
-------------------------------------------------------------------------------- تات ها کیستند؟ واژه تات اصطلاحی است که از جانب ترکان به اشخاص و ا...
کلمه ای است که ترکان به ایرانیان که ساکنین اولیه و اصلی ایران بوده اند دادند. زمستانی بسیار سرد وطاقت فرسای در سرزمین ترکان که در مجاورت شمال ایران بو...
تات کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالداران بخش سیه چشمه شهرستان ماکو واقع در 9 هزارگزی خاوری سیه چشمه . 2 هزارگزی خاور شوسه ٔ خو...
تات قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اوریاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان 48 هزارگزی شمال باختری ماه نشان 27 هزارگزی راه عمومی ، ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تاتْ‌نِشینْهایِ بُلوکِ زَهْرا، دومین تک‌نگاری جلال آل‌احمد، که یک سال بعد از اورازان، یعنی در ۱۳۳۴ ش، تألیف و تدوین شد. همسر خواهر بزرگ آل‌احمد ساکن ا...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.