اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثانی

نویسه گردانی: ṮANY
ثانی . (اِخ ) تخلص شاه عباس ثانی صفوی در شعر و این رباعی ازوست :
از هجر توام بدیده خون میگردد
احوال دلم بی تو زبون میگردد
ای دوست اگر ترا ببیند ثانی
برگرد سرت ببین که چون میگردد.
و رجوع به عباس ... شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ثانی اثنین . [ اِ ن َ ] (ع اِ مرکب ) دوم دو. || یکی از دو. || دومی . || مجازاً، همتا. تالی تلو. نسخه ٔ ثانی . عدیل . قرین . نائب مناب . قا...
سلمان ثانی . [ س َ ن ِ ثا ] (اِخ ) لقب وی مولانا عارفی است . شخصی در غایت فضل و کمال فصاحت و بلاغت بود و شعر روان او صافی و روانتر از آب ...
خدرجک ثانی . (اِخ ) قریه ای است به فاصله ٔ هشتادوپنج هزارگزی جنوب شرقی بون . واقع در علاقه ٔ شیوه حکومت اعلی بدخشان افغانستان بمختصات جغراف...
مروان ثانی . [ م َرْ ن ِ ](اِخ ) یا مروان الحمار. شهرت چهاردهمین و آخرین از خلفای اموی است . رجوع به مروان (ابن محمد...) شود.
مصطفی ثانی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) (سلطان ...) بیست وسومین سلطان عثمانی از 1106 تا 1115 هَ . ق . وی معاصر شاه سلطان حسین صفوی بود. (از یادداشت...
متوکل ثانی . [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ِ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن یعقوب عباسی ملقب به متوکل علی اﷲ از خلفای دولت عباسی ثانی به مصر است (819 - 903 ...
علامه ٔ ثانی . [ ع َل ْ لا م َ ی ِ ] (اِخ ) محمدباقربن محمداکمل ، معروف به آقای بهبهانی ، و استاد اکبر، و مروح ملت ، و سیدالبشر، و علامه ٔ ثانی ،...
قدرخان ثانی . [ ق َ دَ ن ِ ] (اِخ ) جبرائیل بن عمربن احمد از پادشاهان ایلخانی است که از 490 تا 495 در ماوراءالنهر حکومت کرده و در شعبان سال ...
کاریزک ثانی . [ زَ ک ِ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد، در 3هزارگزی شمال باختری صالح آباد. دامنه ومعتدل و سکنه ٔ...
کیکاوس ثانی . [ ک َ/ ک ِ وو س ِ ] (اِخ ) رجوع به عزالدین کیکاوس ثانی و اخبار سلاجقه ٔ روم ص 104 (مقدمه ) تألیف مشکور شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۹ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.