ثعالبی
نویسه گردانی:
ṮʽALBY
ثعالبی . [ ث َ ل ِ ] (ع ص نسبی ، اِ) منسوب به ثعلب . آن که اشتغال به عمل پوست روباه دارد. (سمعانی ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ثعالبی . [ ث َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن ابراهیم ثعلبی یا ثعالبی شود.
ثعالبی . [ ث َ ل ِ ] (اِخ ) علامه ابومنصور عبدالملک بن محمدبن اسماعیل نیشابوری (350 - 429 هَ . ق .). از آنرو وی را ثعالبی گویندکه از پوستهای ...
ثعالبی . [ ث َ ل ِ ] (اِخ ) ابومنصور الحسین بن محمدالمرغنی (از مرغن غور افغانستان ) او مورخی اسلامی است که از شرح حال وی جز اینکه او تألیف...
ثعالِبی، ابومنصور عبدالملک بن محمد نیشابوری (350-429ق/961-1038م)، ادیب، لغتشناس و یکی از بزرگترین گزیدهنگاران شعر و نثر عربی، و به قول برخی، ناقد ز...
حسین ثعالبی . [ ح ُ س َ ن ِ ث َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به حسین مرعشی شود.