اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثلط

نویسه گردانی: ṮLṬ
ثلط. [ ث َ ] (ع اِ) ریخ پیل و مانندآن . || (مص ) ریخ زدن گاو و اشتر و کودک وجز آن . || سرگین اوکندن . || ثلط کسی را؛ زدن او را به ثلط. آلودن کسی را به ریخ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اصحاب صلت .[ اَ ب ِ ص َ ] (اِخ ) پیروان عثمان بن ابی الصلت یا صلت بن ابی الصلت بودند که از فرقه ٔ عجارده منشعب شدند و خود بدعتهای دیگری ساخ...
صلت فرستادن . [ ص ِ ل َ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) جایزه برای کسی فرستادن . پاداش فرستادن : زین صلت کو قصاص کشتن راست من شدم زنده تا فرستادی ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.