حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است به فاصله ٔ 53500گزی بطرف شمال شرق غوربند مربوط حکومت اعلی پروان که بین 68 درجه و 59 دقیقه و 24 ثانیه ٔ طول البلد شرقی و 35 درجه و 6 دقیقه و 43 ثانیه ٔ عرض البلدشمالی واقع است . (فرهنگ جغرافیایی افغانستان ج 2).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن جاندار. رجوع به حسین جاندار شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن جبیر مکنی به ابوعبداﷲ. او راست : «الاعتبار» و «نخب المناقب » وی از ابن شهرآشوب متوفی در 588 هَ . ق . بواسطه نجی...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن جعفربن احمد زبرقان معدل . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 281).
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن جعفر مراغی . رجوع به حسین مراغی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن جمال . رجوع به حسین قهستانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حجاج . رجوع به ابن حجاج و حسین بن احمدبن محمد شود.
حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسام . رجوع به حسین غیاثی شود.
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن حسن . رجوع به حسن واسانی و حسین عیناتی و حسین حلیمی و حسین موسوی و حسین دمیاطی شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن حسن بن علی عطاری . محدث است . از طبرستان به اصفهان آمده است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 280).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمد غضائری . رجوع به غضائری شود.