اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسین

نویسه گردانی: ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن طاهربن زَیلَه . اصفهانی متولد به اصفهان و مکنی به ابومنصور معروف به ابن زیله . دانشمند ریاضی و طبیعی و موسیقی دان ، شاگرد ابن سینا است و طبیعیات شفا را مختصر کرده و حی بن یقظان را شرح نموده و او راست : «الکافی » در موسیقی . (معجم المؤلفین ) (تاریخ الحکمای قفطی ص 99) (تتمه ٔ صوان الحکمه ص 92) (شهرزوری ص 62) (کشف الظنون ) (اعلام زرکلی ج 2 ص 278) (بروکلمان ج 1 ص 458) (تاریخ علوم عقلی ). رجوع به ابن زیله شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن ولید متکلم اسماعیلی . درگذشته ٔ 667 هَ . ق . / 1268م . او راست : «عقیده الموحدین ». (بروکلمان پیوست ...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمد. رجوع به حسین وفائی و حسین نقوی و حسین عاملی و حسین طغرائی و حسین صیمری و حسین خزاعی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن موسی الرضایکی از پنج پسر امام هشتم شیعه است که به قزوین مدفون است . (تاریخ گزیده ص 207) (نزهة القلو...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن موسی بن بابویه . رجوع به حسین بن بابویه شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن مهران اصفهانی . از محدثان اصفهان است . رجوع به اخبار اصبهان ج 1 ص 277 و فهرست المصاحف سجستانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن یزید. رجوع به حسین کرابیسی و حسین صایغ شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی اسواری . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 281).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی باخرزی صاحب «دمیةالقصر». رجوع به باخرزی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بصری . رجوع به حسین جعل شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بیهقی . رجوع به حسین کاشفی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.