حمدان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḤMDʼN 
    
							
    
								
        حمدان . [ ح َ ] (اِخ ) (آل ...) نام  دولتی  است  که  در زمان  خلافت  عباسیان  در جزیره  و سوریه  فرمانروائی  داشته  و ابوالهیجا عبداﷲبن  حمدان  مؤسس  این  سلاله  بوده  و حمدانیان  در زمان  سیف الدوله  به  اوج  عزت  و اقبال  نایل  شدند و شأن  و شوکت  درخشان  یافتند و دائره ٔ حکومتشان  توسعه  پیدا کرد و سرزمین های  بسیاری  از رومیها در آناطولی  تسخیر کردند. حمدان  به  بنی ثعلب از قبائل  عرب  منسوب  و یکی  از امرای  معتضد باﷲ شانزدهم  خلیفه ٔ عباسی  بوده . پسرش  ابوالیهیجا عبداﷲ از جانب  خلیفه  مکتفی  باﷲ به  والیگری  موصل  نصب  شده  بود و نفوذ و اقتداری  قریب  باستقلال  داشت  و در تاریخ  322 هَ .ق . در مدافعه ٔ قاهر باﷲ مقتول  گردید و پسر ارشدش  ناصرالدوله  حسن  جانشین  پدر شده  چون  متقی  باﷲ خلیفه ٔ بیست ویکم  بغداد را ترک  گفته  بموصل  آمد. ناصرالدوله  با برادر خود سیف الدوله  علی  بخدمت  خلیفه  شتافته  از مقربان  گشتند. ناصرالدین حسن  در موصل  و جاهای  همجوار با آن  فرمانروائی  داشت  و سیف الدوله علی  در حلب  و ادنه  و دیگر نواحی  آن  سرزمین  حکمفرما بود و هنگامی  که  معزالدوله  بویهی  بغداد را ضبط نمود، ناصرالدوله  طاقت  مقاومت  و نیروی  محافظت  موصل  را نداشت  و ببرادر خود سیف الدوله  پناهنده  گردید و بدینطریق  سیف الدوله  یگانه  نماینده ٔ مستقل  دولت  آل حمدان  شد. در خلال  این  احوال  اروپائیان  بنصارای  مقیم  در جبال  سوریه  و بخود این  سرزمین  هجوم  آوردند. سیف الدوله  محاربات  زیادی  با این  قوم  نموده  در اکثر اوقات  با شاهد فتح  و فیروزی  هم آغوش  میشد تا آنجا که  بقلمرو امپراطوران  رومی  مقیم  در قسطنطنیه یعنی  بقطعه ٔ آناطولی  یورش  آورده  دوبار با رومیان  بغزا پرداخت  و تا آماسیه  پیش روی  نموده  غنائم  بسیار به  دست  آورد. در تاریخ  350 هَ . ق . سیف الدوله  درگذشت  و پسرش  سعدالدوله  ابوالمعالی  وارث  وی  شد پس  از سعدالدوله  پسرش  ابوالفضائل  در حلب  بمسند امیری  نشست  و در همین  اوقات  وزیر ابونصر که  یکی  از فاطمیون  بود، حلب  رابچنگ  خود انداخت  و درنتیجه ، دولت  آل حمدان  رو به  انقراض  نهاد. ناصرالدوله  و سیف الدوله  و سعدالدوله  سلاطین آبرومند این  سلسله  بوده اند و در زمان  سیف الدوله  این دولت  به  اوج  ترقی  رسید و قدرت  و سطوت  درخشان  یافت  ومعارف  و علوم  در عصر وی  رونق  و رواج  مشعشع پیدا کردو آل حمدان  قریب  60 سال  حکومت  کرد. (قاموس  الاعلام ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        حمدان . [ ح َ ] (اِ) آلت  تناسلی  مرد : بجنبانم  علم  چندان  در آن  دو گنبد سیمین که  سیماب  از سر حمدان  فروریزمش  در سوله .عسجدی .آن که  ز حمدان  خو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حمدان . [ ح َ ] (اِخ ) ابن  عبدالرحیم  الاثاربی . وی  طبیب ، ادیب  و شاعر و روز و شب  در طلب  دانش  بود در مجالس  دانشمندان  و اهل  ادب  حاضر میشد و ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        آل حمدان .[ ل ِ ح َ ] (اِخ ) حکام  حلب  که  سرسلسله ٔ آنان  عبداﷲبن حمدان بن  حارث بن  نعمان  از بنی ربیعه  بوده  و در عهد مکتفی  در 293 هَ .ق  . حکوم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابن  حمدان . [ اِ ن ُ ح َ] (اِخ ) از دعات  اسمعیلیه . ابن الندیم  او را بموصل  دیده . او پس  از بنوحماد کار دعوت  سبعیه  داشته . و او را کتابهای  بسیا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همدان . [ هََ م َ ] (اِخ ) یکی  از پنج  ناحیه ٔ پهله  است . (ابن الندیم ). راجع به  همدان  لازم  است  گفته  شود: اول  دفعه ای  که  اسم  این  محل  در ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همدان .[ هََ م َ ] (اِخ ) دهی  است  از بخش  خداآفرین  شهرستان  تبریز که  178 تن  سکنه  دارد. آب  آن  از رود ارس  و محصول  عمده اش  غله  است . (از فرهن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همدان . [ هََ ] (اِخ ) دهی  از بخش  شهربابک  شهرستان  یزد که  137 تن  سکنه  دارد. آب  آن  از قنات  و محصول عمده اش  غله  است . (از فرهنگ  جغرافیائی  ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همدان . [ هََ ] (اِخ ) حی  چهارم  کهلان  و ایشان  فرزندان  همدان بن  مالک بن ... کهلان اند که  جای  آنها در مشرق  یمن  بوده  است  و همدانیان  از پیروا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همدان گشسب . [ هََ گ ُ ش َ ] (اِخ ) از سران  سپاه  بهرام  چوبینه  در جنگ  با ساوه شاه  خاقان  ترکستان  : به  پیش  اندرون  بود همدان گشسب که  در نی  زد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جامع همدان . [ م ِ ع ِ هََ م ِ ] (اِخ ) مسجدی  است  که  در وسط شهر واقع شده  و معروف  به  جامع عتیق همدان  است . بانی  آن  البالوخان  زنگنه  است  ولی ...