گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خالص نویسه گردانی: ḴALṢ خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) نام نهر مهدی است . (از معجم البلدان یاقوت حموی ج 3 ص 390) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی خالص خالص . [ ل ِ ] (ع ص ) ساده . بی آمیغ. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ناب . صِرف . بَحت . مَحض . صافی . بی غش . سارا : دلت همانازنگار مع... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) نام یکی از خادمان المستضی ٔ باﷲ خلیفه ٔ عباسی است که با امیرالامراء قطب الدین قیمار میانه ٔ خوبی نداشت و از اونزد خلیفه... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) نام ناحیه ٔ عظیمی است در مشرق بغداد تا سور آن . (از معجم البلدان یاقوت حموی ج 3 ص 390). ۞ حمداﷲ مستوفی گوید: خالص ... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) استرآبادی . نام وی نجیباست و از شعراء میباشد. در فهرست لطائف الخیال از این شاعر که تخلص خالص داشته نام برده شده است... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) افندی . شیخ احمد افندی . وی از شاعران عثمانی است پدرش شیخ ثاقب افندی نام داشت . او در درویشی ریاضتها کشید و به سال ... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) مشهدی . نام وی محمدرضا و یکی از شاعران پارسی گو است . از قرار شغل او ناظری نذورات بوده و در ابیات زیرکه بر مقدمه ٔ خلا... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) مکی . محمدحسین مکی ، مکنی به ابن عنقا صاحب کتاب «الواح فی مستقرالارواح » میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 2017). خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) هاشمی . ابومحمد حسن بن علی هادی بن محمد جوادحسن هاشمی . وی امام یازدهم شیعیان است . بسال 232 هَ . ق . در مدینه زاده ش... خالص خالص . [ ل ِ ] (اِخ ) هندی . سیدامتیازخان . وی شاعر ایرانی نژاد است . در مشهد زاده شد و سپس به هندوستان رفت . در هندوستان جلب توجه عالمگیر نمود... خالص همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: راوک rāvak، ناب، سره sare (دری) زغ zaq (خراسانی)***فانکو آدینات 09163657861 تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود