 
        
            خان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴAN 
    
							
    
								
        خان . (اِخ ) شهرکی  است  بخوزستان  آبادان  و خرم  و توانگر و با نعمت  بسیارو بر لب  رود نهاده . (از یادداشتهای  مرحوم  دهخدا).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        حسین خان . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  ناروئی  بخش  شیب آب  شهرستان  زابل . واقع در سی هزارگزی  خاور سکوهه  و سه هزارگزی  باختر راه  فرعی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حسین خان . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است  از دهستان  نجف آباد شهرستان  بیجار. واقع در 14هزارگزی  جنوب  خاوری  نجف آباد و سه هزارگزی  خاور خراسان . ناحیه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حکیم خان . [ ح َ ] (اِخ ) موضعی  است  به  جنوب چوتفوال  نزدیک  مصب  رود تجن  بنواحی  شمال  غربی  مرو.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خاصه خان . [ خاص ْ ص َ / ص ِ ] (ص  مرکب ، اِ مرکب ) لقبی  که  بحلاق  و گرای  خاص  شاه  یا حاکمی  می دادند. لقب  حلاق  شاهی  یا امیری . لقب  حلاق  و سل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خافی خان . (اِخ ) محمد هاشم  خافی خان  یکی  از مورخین  هندوستان  است  که  در دوره ٔ عالمگیر به  دهلی  زندگی  میکرد و او تاریخی  بنام  «منتخب اللباب » ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان امیر. [ اَ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  مال اسد بخش  چقلوندی  شهرستان  خرم آباد. واقع در 16 هزارگزی  خاور چقلوندی  و 9 هزارگزی  جنوب  خاوری  راه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان باغی . (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  گرمادوز بخش  کلیبر.واقع در 41 هزارگزی  شمال  خاوری  کلیبر و 41 هزارگزی  شوسه ٔ اهر کلیبر. ناحیه ای  است  کوهست...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان باغی . (اِخ ) دهی  است  از دهستان  گاوباره ٔ شهرستان  بیجار. واقع در 28 هزارگزی  جنوب  باختری  پیرتاج  و 2 هزارگزی  خاور شوسه ٔ بیجار همدان . ناحی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان بالغ. [ ل ِ ](اِخ ) نام  قدیمی  شهر پکن  است . این  نام  در قرون  وسطی بشهری  گفته  میشد که  در محل  کنونی  پکن  قرار داشت . و اصل  آن  مغولی  و ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان بالق . [ ل ِ ] (اِخ ) ضبط دیگر خان بالغ است . رجوع  به  خان بالغ شود.