 
        
            خان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴAN 
    
							
    
								
        خان . (اِخ ) شهرکی  است  بخوزستان  آبادان  و خرم  و توانگر و با نعمت  بسیارو بر لب  رود نهاده . (از یادداشتهای  مرحوم  دهخدا).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خان دولت . [ دُو ل َ ] (اِخ ) قریه ای  است  واقع در 27 هزارگزی  جنوب  غربی  قلعه ٔ پنجه ، نزدیک  راه  مربوط به  علاقه داری  درجه  2 زیباک  حکومت  درجه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان دیزه . [ زِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  رهال  بخش  حومه ٔ شهرستان  خوی . واقع در 16500 گزی  جنوب  باختری  خوی  و 6500 گزی  باختری  شوسه ٔ خوی  ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان رباط. [ رُ ] (اِخ ) قریه ای  است  که  بفاصله ٔ 41 هزارگزی  در جنوب  شبرغان  ولایت  مزارشریف  واقع و بین  خط 65 درجه  و 55 دقیقه  و 18 ثانیه ٔ طول ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  رخش . [ ن ِ رَ ] (اِخ ) نام  کوچه ای  بوده  است  به  نیشابور. (از یادداشتهای  مرحوم  دهخدا).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان زاده . [ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) پسر خان . ولد خان . پسر آقا.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کشته . [ ک ُ ت َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  رستم آباد بخش  رامهرمز شهرستان  اهواز. واقع در هشت  هزارگزی  جنوب  رامهرمز و 5 هزارگزی  خاور راه  ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  کلی . [  ] (اِخ ) قریه ای  است  که بفاصله ٔ 12500 گزی  جنوب  مشرق  فیض آباد واقع و مربوط به  حکومت  اعلی  بدخشان  و متصل  به  جاده  است . این  ده...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کنده . [ ک َ دَ ] (اِخ ) نام  ناحیتی  است  واقع بین  شوشتر و شیراز. شرف الدین  علی  یزدی  در ظفرنامه  آرد: امیرتیمور در سال  795 هَ . ق . از شوشتر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  سیاه منصور شهرستان  بیجار. واقع در 35 هزارگزی  باختر حسن آباد سوگند و بیست  هزارگزی  کله زان . ناحیه ای...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  انگوران  بخش  ماه نشان  شهرستان  زنجان . واقع در 37 هزارگزی  جنوب  ماه نشان  و 12 هزارگزی  راه  مالرو ...