گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خانی نویسه گردانی: ḴANY خانی . ۞ (اِخ ) نام همای دختر دارا ۞ باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه واژه معنی خانی خانی . (اِ) حوض ۞ و چشمه ٔ آب را گویند ۞ .(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : دو خانی پدید آید اندر دو چشم از آن روی ناری و زلف دخانی... خانی خانی . (ص نسبی ) منسوب به «خان لنجان » که شهری است در نواحی اصفهان ۞ . (از انساب سمعانی ). رجوع به «خان لنجان » شود. || منسوب به «خان... خانی خانی . (حامص ) خان بودن ، رئیس قبیله و ایل بودن ، مقام خان داشتن : از آنسو مر اوراست تا غرب شاهی وزین سو مر او راست تا شرق خانی . فرخی .ام... خانی خانی . (اِخ ) نام یکی از نویسندگان عرب است و او راست : هدایة المرتاب فی فضائل الاصحاب . این کتاب در سال 1292 هَ .ق . چاپ شد. (معجم المطبو... خانی خانی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری خورموج و 1500 گزی جنوب رودمند.36 تن سک... خانی خانی . (اِخ ) عبدالمجیدبن محمدبن محمد خانی دمشقی شافعی (1263 - 1318 هَ .ق .). یکی از ادباء متأخر عرب است که بتاریخ و فقه پرداخت و شعر سرو... خانی خانی . (اِخ )قاسم . رجوع به «قاسم الخانی » در این لغت نامه شود. علی سمع خانی علی شمخانی علی شمع‌خانی[۴] (زادهٔ ۶ مهر ۱۳۳۴) معروف به علی شمخانی، نظامی و سیاستمدار ایرانی است که از ۱ خرداد ۱۴۰۲، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور سیاسی... قریشوندشیخ عالیونددوورایی شهولیوندحاتموندملامرادی احمد میرحاجی مهلیوندعلیمردان خانی ها مهرعلی خانی ها نام های تیره هایی از طایفه ی عالی محموداز طوایف بختیاری هفت لنگ بابادی باب خانی من خانی من . [ م َ ] (اِخ )دهی است از دهستان کامفیروز بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 54 هزارگزی شمال خاوری اردکان و کنار راه فرعی پل خان ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۱۲ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود