گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خاور نویسه گردانی: ḴAWR خاور. [ وَ ] (اِ) مورچه است که مور کوچک باشد. (از آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : از آرزوی قد چو سروت براستی بر من زمانه تنگ تر از چشم خاور است . ابن یمین (از آنندراج ).رجوع به خاول شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی خاور خاور. [ وَ ] (اِ) ۞ به معنی باختر است ۞ که مشرق باشد ۞ . (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انج... خاور خاور. [ وَ ] (اِخ ) محلی است به 784 هزارگزی طهران میان بامدژ و نظامیه بر کنار راه آهن جنوب . در این نقطه ایستگاه راه آهن قرار دارد. در ف... خاور خاور. [ وَ ] (اِخ ) بزرگترین شهر ولایت «کاوار» است در جنوب «فزان ». این شهر بدست عقبةبن عامر بسال 47 هَ . ق . بعد از جنگ سخت و کشتن و اسارت ... خاور خاور. [ وَ ] (اِخ ) نام رودی است در 66 هزارگزی شمال قلعه چهارراه حکومت درجه 2 بکوا و خاشرود مربوط به حکومت فراه که به رودخانه ٔ «فراه ر... خاور کامیونتهای بنز 808 و 608 تولید ایرانخودرو دیزل که در افواه به نام بنز خاور مشهورند. خاور خاور /xāvar/ ۱. جای برآمدن گود؛ خاور دور ، خاوری که در جاده دارد می آید . //////////////////////// بامدادان که ز خَلوَتگَهِ تاس اِبداع شَمعِ ورا فکند ... خاور دور خاور دور. [ وَ رِ ] (اِخ ) بر کشورهای شرقی آسیا، که عبارت از چین و ژاپن و جزایر همسایه ٔ آنانند، اطلاق شود. خاور زمین خاور زمین . [ وَ زَ] (اِخ ) نواحی شرقی ایران بر حسب روایات قدیم . || در اصطلاح امروز نام دیگر قاره ٔ آسیاست که بزرگترین قاره ٔ زمین است ... خاور خدای خاور خدای . [ وَ خ ُ ](اِ مرکب ) خداوند خاور و پادشاه خاور یعنی نواحی شرقی ایران . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). خاور خدیو. خاور خدای خاور خدای . [ وَ خ ُ ] (اِخ ) سلم بن فریدون را که پادشاه خاور (نواحی مشرق ایران ) بوده خاور خدای گفتندی . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) : بنخجی... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود