ذبان
نویسه گردانی:
ḎBAN
ذبان . [ ذِب ْ با ] (ع اِ) ج ِ ذباب . (زمخشری ).
واژه های همانند
۳۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
بر زبان دویدن . [ ب َ زَ دَ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان رفتن . بر زبان گذشتن . گفته شدن . (آنندراج ).
بر زبان گرفتن . [ ب َ زَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بر زبان افکندن . (آنندراج ) : دشمن ز کینه جویی من صرفه ای نبردچون شمع سوخت هرکه مرا بر زبان...
بر زبان نهادن . [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان راندن . بر زبان جاری ساختن . گفتن . (آنندراج ) : حرفی که از جفای تو دل بر زبان نه...
زبان روسی (به روسی: русский язык، تلفظ: روسکیی ییزیک) پرگویندهترین زبان اروپا است و از میان زبانهای اسلاوی دارای بیشترین پراکندگی متکلمین است.
ای...
زبان مالایالم (മലയാളം malayālam) یکی از چهار زبان عمده زبانهای دراویدی و یکی از ۲۲ زبان درنظر گرفته شده در هند برای زبان اداری در ایالت کرالا و ناحیه...
• از زبان داریوش (به آلمانی: Es kündet Dareios der König) عنوان کتابی است از هایدماری کخ ایرانشناس اهل آلمان که در خصوص ایران باستان است. این کتاب تو...
Some of the many words of Chinese origin (presented here with accompanying Hokkien/ Mandarin pronunciation derivatives as well as traditional and simp...
زبان بازی کردن . [ زَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مکالمه کردن . باهم سخن گفتن . (آنندراج ) : سخن دارد به آب زندگی لعل گهربارش زبان بازی بکامل میک...
زبان آوری کردن . [ زَ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سلق . (دهار) (ترجمان القرآن ). زبان بازی کردن . شوخی و گستاخی کردن در سخن . بی باکانه سخن گفتن ...