گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ربیع نویسه گردانی: RBYʽ ربیع. [ رَ ] (اِخ ) قبیله ای از عرب . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو تیز گشت به حمله عنان شاه عجم نماند یک تن از آن قوم چون ربیع و مضر. عنصری .دل پدر ز پسر گاهگاه سیر شوددلش همی نشود سیر از ربیع و مضر. فرخی .و رجوع به معجم قبایل العرب ج 2 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی ربیع الابرار ربیع الأبرار و نصوص الأخبار، اثر ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشرى، حاوى مطالب مختلف و متنوعى است که آن را به‌صورت مجموعه و جُنگى درآورده است. کتاب به زبا... رباح بن ربیع رباح بن ربیع. [ رَ ح ِ ن ِ رَ ] (اِخ ) یا رباح بن الربیع الاسیدی . صحابی است ، یا ریاح است . (منتهی الارب ). برادر کاتب حنظلةبن الربیع. از صحاب... ابن ابی ربیع ابن ابی ربیع. [ اِ ن ُاَ رَ ] (اِخ ) عبیداﷲبن احمد قرشی اندلسی ، مکنی به ابوالحسین (599-688 هَ .ق .). نحوی و ادیب . متولد دراشبیلیه ۞ . نحو ... ربیع خوانساری ربیع خوانساری . [ رَ ع ِ خوا / خا ] (اِخ ) محمد ربیعبن آقارضا خوانساری . شاعری است . مؤلف روز روشن (در ص 338) از او شعری آورده و گفته است : او ... ربیع بنت معوز ربیع بنت معوز. [ رَ ب ِ ت ِ م ُ ع َوْ وَ ] (اِخ ) ابن عفراء انصاری . صحابیی والامقام بود. او به حضرت رسول بیعت کرد و در غزوات شرکت می جست و... ربیع بن احمد اخوینی بخاری «ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری»، پزشک سده چهارم قمری بوده است. فهرست مندرجات ۱ - معرفی اجمالی ۲ - اهمیت کتاب هدایة ۳ - منبع ۱ - معرفی اجمالی [ویرای... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود