سالم
نویسه گردانی:
SALM
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن دارة. وی سالم بن مسافر است و دارة نام مادر اوست که زنی از بنی اسد است وی را از آن جهت دارة نامیده اند که در زیبایی دارة القمر را ماند. سالم از فرزندان عبداﷲبن غطفان بن سعد است . سالم بن دارة نزد عدی بن حاتم آمد و گفت که تورا مدح گفته ام . عدی گفت : لختی باش تا ترا گویم که مرا مال چقدر است تا بدان اندازه مرا مدح گویی چه مراهزار میش و دو هزار درهم و نه بنده و اسب من نزد خدا حبس (وقف ) است ، سالم این ابیات را بر وی بخواند:
نحن قلوصی فی مسعد و انما
تلاقی الربیع فی دیار بنی ثعل
و القی اللیالی من عدی بن حاتم
حساماً کلون الملح سل من الخلل .
چون بدینجا رسید عدی گفت بس کن که مال بیش از این اندازه نیست سپس نیم مال خود را بدو بخشید. (الشعر و الشعراء صص 149 - 159). نام این شاعر در الاعلام زرکلی بنقل از الاصابه ج 2 ص 108 سالم بن مسافعبن دارة آمده است ولی در الاصابه چ مصر ج 3 ص 161 سالم بن دارة و سالم بن شافع است .
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
سالم . [ ل ِ ] (ع ص ) بی گزند و درست . (منتهی الارب ). درست . درواخ . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). بی عیب . صحیح . بی علت . (ناظم الاطباء). || نزد پزش...
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) اسمش میرزامحمدعلی از احفاد مرحوم خلیفه سلطان اسحاق . جوان مهربان صاحب هوشی است و ببعضی کمالات موصوف است و در جوانی...
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) اسمش عبدالغفار از مردم مدینة المؤمنین کاشان است . زیاده بر این ازحالش خبری معلوم نشد این رباعی از فکرهای او است :یک...
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) مکنی به ابوالعلاء کاتب هشام بن عبدالملک و او داماد عبدالحمید بودیکی از فصحاء بلغاء و از نقله است و بعض رسائل ارسطو را ...
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) مکنی به ابویونس . محدث است و عثمان بن عمر از او روایت کند.
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) شهری است به اندلس از توابع باروشه نهرها و درختان بسیار دارد. چون طارق اندلس را فتح کرد آن شهر را خراب یافت و در حکو...
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) ۞ شهری است از ایالت هند (جمهوری مدرس ) دارای 59000 تن سکنه است . تجارت آن مهم و قابل اهمیت است .
سالم . [ل ِ ] (اِخ ) ۞ شهری است از ایالت متحده ٔ آمریکا (ماساچوست ) ۞ دارای 42000 تن سکنه است . بندری است در کنار آتلانتیک ، پایتخت ارگون...
سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی امیة مولی عمربن عبیداﷲ. محدث است و از او مالک و ثوری و ابن عینیة روایت کنند. رجوع به ابوالنضر شود.
سالم .[ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی الجعد. از محدثان است . او از ابی الدردا و عبداﷲبن عبدالرحمن از او نقل حدیث کنند. وی در سال 110 هَ . ق . درگذشت . ...