سام
نویسه گردانی:
SAM
سام . (ع اِ) رگهایی را گویند که از زر و طلا در کان و معدن بهم میرسد. (برهان ) (جهانگیری ). رگ زر. (شرفنامه ٔ منیری ). زر ساده ، یعنی زری که زرگری نشده و مسکوک نیز نگشته است . زر و سیم . (منتهی الارب ). رگ زر و نقره است که بفارسی سام گویند. (الجماهر بیرونی ص 242). رگهای زر در کان . (منتهی الارب ). || زر طلا. (برهان ). زرسرخ . (غیاث ). || مرگ و هلاک . (غیاث ). مرگ . (شرفنامه ٔ منیری ) (منتهی الارب ). || بزبان هندی نام کتابی است . (جهانگیری ). || گوی که بر روی آب گرد آید. || خیزران که درختی است . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ثعم . [ ث َ ] (ع مص ) نزع . (تاج المصادر بیهقی ). || کشیدن چیزی را.