گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سین نویسه گردانی: SYN سین . [ ی ِ ] (اِخ ) ۞ آسوان . از شهرهای مصر قدیم که امروز آن را آسوان نامند. (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی سکلی سین و کاف ضمه دارند گوشه - گوشه اطاق ثین ثین . (ع اِ) مستخرج مروارید از دریا. || مثقب مروارید. ثین ثین . (اِخ ) ۞ نام یکی از خاندانهای بزرگ چین . (ایران باستان ج 3 ص 2255). صین صین . (اِخ ) چین : و ملوک جهان را چنان مسخر گردانید که از روم و صین و هند خراج بدو میفرستادند. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). رجوع به چین شود. صین صین . (اِخ ) (نخله ٔ پست ) دشت صین همان دشت بنی اسرائیل و دشت جعفر است (سفر اعداد 13:21 و 34:3) که بر حدود اراضی یهودا و در غربی بلاد ادوم و... صین صین . (اِخ ) موضعی است به کوفه . (معجم البلدان ). صین صین . (اِخ ) موضعی است قرب اسکندریه . صین الصین صین الصین . [ نُص ْ صی ] (اِخ ) قسمت خارجی صین (چین ) است . (نخبةالدهر دمشقی ص 265). چین ماچین . (مفردات ابن بیطار ج 1 ص 131). رجوع به چین ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود